سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نشریه شماره35 قسمت اول

چهارشنبه 89 فروردین 11 ساعت 10:40 عصر

نشریه منتظران ظهور _ شماره 35

29/10/1388

هو الجمیل

«انَّ الاِسلام بَدئُهُ مُحَمَّدِیٌّ و بَقائُهُ حُسَینِیٌ»

          *   أَلسَّلامُ عَلَى الْمَقْطُوعِ الْوَتینِ  __ سلام بر آنکه شاهرَگش بریده شد)                  (فرازی زیارت ناحیه مقدسه)

به بهانه مهدویت:

از راه‌های رسیدن به مهدویت محبّت است.

در محبّت اکسیر و گوهری است. محبّت مثل مغناطیس و آهن‌رباست و هرجا باشد آهن را به خود می‌کشد. در این میان اگر دوستی پیدا شد، شما را می‌رساند، اگر علاقه‌ای پیدا شد، حتی پشت کوه قاف هم که باشد شما را می‌کشاند و بالاخره به محبوب می‌رساند، حالا چطور برساند؟

قانون کلی ندارد، می‌رسی، یا در خواب، یا بیداری، یا به خودش و یا به خواصش. بالاخره نشانه‌ای که داخل باغ شده‌ایی به دستت می‌دهند. حتی یک برگ سبز، حتی یک دانه گل و یا میوه، اگر دوست داری صفحه وجودت عوض شود باید به امام زمانت محبت کنی. هر چیزی نشانه و آثاری دارد. محبت به امام زمان(روحی فداه) هم آثاری. یکی از آنها دوست داشتن دوستان آن حضرت و هدایت گمراهان و توجه دادن مردم به آن حضرت و مجبوب کردن ایشان نزد مردم و ایجاد شوق و محبت او در دل‌هاست.

محبت درجاتی دارد. آن درجة بالا، درجه‌ایست که محبّ، خودش را فراموش و خواستار فقط محبوب است. و این وادی عجیبی است. محبت موج‌ها دارد و هر موجش یک اثری و این اثر باعث می‌شود محبّ از بردن نام محبوبش لذت ببرد. اگر محبت به آن حضرت داشته باشی برای او اشک می‌ریزی، به سراغش می‌روی، از این سو و آن سو می‌پرسی که چطور می‌شود به آن حضرت رسید. در این راه حوصله و صبر و شکیبایی و تحمل رنج و سوختن در فراق می‌خواهد و این‌ها نشانه‌های محبت است. (و من می‌گویم: از دیگر نشانه‌های محبت این است که از کاری که محبوب نمی‌پسندد دوری کنی، حال چه رسد به اینکه با سخنی، کاری، نگاهی و ... تیری به قلب محبوبت بزنی؟! قول و عمل تناسب باید داشته باشد! محبت و کشتن محبوب با هم جمع نمی‌شود! ولی محبّین! حضرتش با او چنین می‌کنند! و همچنان داعیه ارادت دارند!)  

 (کتاب: پیام امام زمان(عجل ا... تعالی فرجه) سید جمال الدین حجازی)

**

به بهانه تغییر قبله مسلمین از بیت المقدس به سمت کعبه:

بی مقدمه،!

از آنجا که خانه کعبه در آن زمان کانون بت‌های مشرکان بود، ‌دستور داده شد مسلمانان موقتاً به سوی بیت المقدس نماز بخوانند و به این ترتیب صفوف خود را از مشرکان جدا کنند. اما هنگامی که به مدینه هجرت کردند و تشکیل حکومت و ملّتی اسلامی دادند و صفوف آنها از دیگران کاملاً مشخص شد، دیگر ضرورتی نداشت که به سمت بیت المقدس نماز بخوانند. در این هنگام مسلمانان از سوی خدا مأمور شدند که به سوی کعبه قدیمی‌ترین مرکز توحید و پرسابقه‌ترین کانون انبیاء نماز بگذارند.

تغییر قبله یکی از نشانه‌های پیامبر اسلام(صلی ا... علیه و آله) بود و یهودیان در کتب پیشین خود خوانده بودند که
پیامبر اسلام(صلی ا... علیه و آله) به سوی دو قبله نماز خواهد خواند، ولی تعصب یهودیان نگذاشت آنها حق را بپذیرند و طبق شیوة دیرینه خود بهانه جویی کردند و گفتند: اگر قبله اول صحیح بود این تغییر قبله چه معنی دارد؟ و اگر دومی صحیح است چرا سیزده سال و چند ماه به سوی بیت المقدس نماز خواندند؟!‌ (و من می‌گویم: بزرگان گفته‌اند شباهت‌های زیادی از لحاظ اعمال و رفتار بین دین یهود یا یهودیان با اسلام یا مسلمانان وجود دارد؛ من جمله: ازدواج‌ها، روزه، خوراک و ...  مراقب باشیم بر ما این تعصب چیره نشود و باعث نشود با امام عصر(روحی فداه) آن کنیم که یهودیان با پیامبرمان کردند یعنی نفی ایشان!!).

خداوند به پیامبرش می‌فرماید «به آنها بگو شرق و غرب عالم از آن خداست، هر کس را بخواهد به راه راست هدایت می‌کند و تغییر قبله در حقیقت مراحل مختلف آزمایش و تکامل است و هر یک مصداقی است از هدایت الهی»

همچنانکه خداوند در آیه 143 سوره بقره می‌فرماید: «ما آن قبله‌ای را که قبلاً ‌بر آن بودی (بیت المقدس) تنها برای این قرار دادیم که افرادی که از رسول خدا(صلی ا... علیه و آله) پیروی می‌کنند از آنها که به جاهلیت باز می‌گردند بازشناخته شوند»

(کتاب: قرآن کریم، آیات 143 و 144 سوره مبارکه بقره - تفسیر نمونه، ج1، ص 129 الی 131)

 

به بهانه ولادت امام محمد باقر(علیه السلام) :

ایشان در روز سوم صفر در مدینه چشم به جهان گشودند. ایشان در واقعه کربلا حضور داشتند و در آن زمان به روایتی چهار یا پنج ساله بودند. پدر بزرگوارشان امام زین العابدین(علیه السلام) و مادر ارجمندشان حضرت فاطمه بنت الحسن المجتبی(علیه السلام) می‌باشند. مشهورترین لقب آن حضرت باقر به معنی شکافنده علوم اولین و آخرین است.

امام محمد باقر(علیه السلام) می‌فرمایند: سه کار و کردار است که از مکارم دنیا و آخرت است؛ یکی آنکه عفو کنی از کسی که بر تو ستم کرده، و دیگر‌ آنکه صله و پیوند کنی با کسی که قطع رحم تو کرده، سوم آنکه حلم کنی هرگاه از روی جهل و نادانی با تو رفتار شود.

(منتهی الآمال، ص 173و174)

به بهانه ولادت امام کاظم(علیه السلام) :

آن حضرت در روز هفتم صفر دیده به جهان گشودند. مشهورترین لقب ایشان کاظم به معنی فرو برنده خشم است و از آن جهت به ایشان کاظم می‌گفتند که با کسی که با او بری و دشمنی می‌نمود احسان می‌کردند.

ایشان می‌فرمایند: فرد مؤمن مثل کفه ترازو است. هر چه زیاد شود در ایمانش، زیاد شود در بلایش.

(منتهی الآمال، ص 335)

**

به بهانه حسین (علیه السلام) :  

اگر به واقعه کربلا و بعد از آن و اسارت خاندان عصمت بنگریم،‌ بجا و مناسب است که راز همراه بودن زنان و فرزندان
امام (علیه السلام) و اصحابشان را دریابیم. با اینکه آن حضرت نتیجة قطعی ایستادگی در برابر حکومت غاصب اموی را می‌دانستند و یقیناً ایشان می‌دانستند که زنان او و زنان اصحاب و یارانشان توسط نوکران نظام غاصب حاکم اموی مورد اهانت و بی‌حرمتی و غارت قرار خواهند گرفت و به اسارت در خواهند آمد و نیز می‌دانستند که این اقدام توسط توده‌های امت، شایسته و روا تلقی نخواهد شد و صدای اعتراض آحاد امت را بلند خواهد کرد، هنگامی که نقش اینچنین بانوان در افشای ماهیت پلید حکومت غاصب بنی‌امیه و رسواسازی آن و این دو نقش عظیم و خطیر را بر نقش ایشان پس از اسارت بیافزاییم، نظیر گفتگو با مردم و در جریان حقایق قرار دادن، به خطبه پرداختن در برابر کارگزاران حکومت، مقاومت و ایستادگی به خرج دادن و با آنها مناقشه و درگیر شدن، با تمام این موارد می‌توان هدف نهایی امام(علیه السلام) برای بردن زنان به کربلا را متوجه شد.

از کسانی که در شام و کوفه به خطبه پرداختند حضرت زینب (سلام ا... علیها) خانم ام‌کلثوم (سلام ا... علیها) و
فاطمه بنت الحسین (سلام ا... علیها) را می‌توان نام برد. در مشترکات خطبه‌ها می‌توان به این موارد رسید: حمد و ستایش خداوند و سلام و درود به حضرت خاتم و خاندانشان و معرفی آنها و بیان فضایل اخلاقی خاندان عصمت و طهارت و بیان و شمارش رضایل اخلاقی و صفات پلید اموی‌ها و بالخصوص یزید که نقش اساسی در ایجاد آن واقعه داشتند و به زور مسند خلافت را گرفته بودند. البته در خطبه‌های حضرت زینب (سلام ا... علیها) می‌توان به دو مورد استفاده ایشان از آیات اشاره کرد و آن دو: سوره روم آیه 1؛ ‌و نیز سوره آل‌عمران آیه 178 می‌باشد.

(کتب: احتجاج طبرسی- ج2 ؛ المجالس السنیه-ج1 ؛ سرچشمه‌های نور امام حسین (علیه السلام))

به بهانه ورود اسرا از کربلا به کوفه :

بعد از واقعه عاشورا خیمه‌ها را به آتش کشیدند و اهل بیت را به اسارت گرفتند. کاروان اسرای اهل بیت را به سمت کوفه حرکت دادند. وقتی کاروان به کوفه رسید،‌ کوفیان با مشاهده آن منظره شروع به گریه کردند؛ در این حال امام سجاد(علیه السلام)  فرمودند: آیا شما هستید که نوحه سرایی می‌کنید، ‌پس چه کسی ما را کشت؟!

آنگاه حضرت زینب(سلام ا... علیها)  با دست مبارک خود به مردم کوفه اشاره‌ای کردند، که یعنی خاموش شوید ای پیمان‌شکنان! سپس خطبه علی گونه‌شان را با حمد و ستایش پروردگار و درود بر محمد و آلش شروع کردند: «ای اهل کوفه! ای گروه دغل‌باز و بی‌وفا! چشمه اشک‌هایتان خشک نشود! آیا می‌دانید چه خونی را ریختید؟! به خدا سوگند،‌ باید که بسیار گریه کنید زیرا دامن شما آلوده به ننگی شده که هرگز نمی‌توانید آن را بشویید. خدا میان ما و شما قضاوت کند در روز جزا و فصل قضاء.» با این کلام، گریه‌ها شدت گرفت. سپس اسرا را وارد مجلس ابن زیاد کردند. ابن زیاد رو به حضرت زینب(سلام ا... علیها) کرده و گفت: «شکر خدا که شما را رسوا کرد و دروغ‌های شما را آشکار ساخت!». حضرت زینب(سلام ا... علیها)  فرمودند: «فاسق آن کسی است که رسوا شد و دروغگو شخص بدکار است که ما نیستیم!». ابن زیاد پرسید: «رفتار خدا با برادر و خاندانت چگونه بود؟» و حضرت(سلام ا... علیها) جواب دادند: «جز زیبایی چیز دیگری ندیدم، اینان کسانی بودند که شهادت را برایشان رقم زده بود.»

و ابن زیاد از جواب درماند.


نوشته شده توسط : یکی از اعضای کاروان

ثبت نظرات دوستان [ نظر]



لیست کل یادداشت های این وبلاگ

آژیر خطر!
اعیاد مبارک
وظایف منتظران (حاج اسماعیل دولابی)
درد و دل!!
یا ایها الذین آمَنوا، آمِنوا!!!!
صیقلی کن!
گنجشک و ماه
ویژه نامه شهادت امام رضا(ع)
با او...
شیعه، محرم، غدیر!
نیایش
چه خبر؟!
بلاتکلیفی!
عادت کرده‏ایم ...!
بلیط
[همه عناوین(188)][عناوین آرشیوشده]