سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ولادت حضرت امام هادی(علیه السلام)

دوشنبه 89 آذر 1 ساعت 8:55 صبح

از حضرت هادی علیه السلام دعاهای بسیاری نقل شده که در نماز و غیرنماز با سوز و گداز عرفانی آنها را می خواند. یکی از مناجات های آن حضرت با خدا چنین است: «ای کسی که در پروردگاری یکتا هستی و یکتایی مختص توست. ای کسی که روز در پرتو نامش روشن، و نورها به نام او فروزان و تابان است و به فرمانش تیرگی بر شب چیره شده، و از ابر پربارش سیل پدیدارمی شود. ای کسی که بینوایان به درگاهش دعا کنند و دعایشان به استجابت برسد، و بیمناکان درگاهش به او پناه برند و او به آنها امان و پناه دهد، و اطاعت کنندگان عبادتش کنند و او عبادتشان را به بهترین وجه بپذیرد و سپاس گزاران سپاسش گویند و او به آنها پاداش رساند، چقدر مقامت ارجمند و بزرگ است و فرمان هایت در همه جا جریان دارد».

ویژه نامه ولادت امام هادی(علیه السلام)
دانلود صوتی ولادت امام هادی(علیه السلام)

یکی از فعالیت های فرهنگی امام هادی(علیه السلام)

نوشته شده توسط : یکی از اعضای کاروان

ثبت نظرات دوستان [ نظر]


اس ام اس مذهبی

یکشنبه 89 آبان 30 ساعت 10:21 صبح

شماره 1              عید غدیر خم1         عید غدیر خم3

شماره 2             عید غدیر خم2         عید غدیر خم4

 


نوشته شده توسط : یکی از اعضای کاروان

ثبت نظرات دوستان [ نظر]


عید سعید قربان مبارک باد

یکشنبه 89 آبان 23 ساعت 2:12 عصر

خلیل من که به رخ کعبه دل و جان است

 به راه او دل و جان چون ذبیح قربان است

شگفت نیست دل و جان فداى جانانى

 که قبله دل مشتاق و کعبه جان است

در آن منا که تمنّا و آرزوى دل است

 به رسم قربان از جان گذشتن آسان است

غرض ز کعبه همان طواف خانه گل نیست 

که خانه دل آرامگاه جانانست

میان کعبه حجّاج و کعبه عشّاق

هزار مرحله ره با دلیل و برهان است

به کعبه آنان بهر طواف خانه روند

ولیک خانه خدا خویش در خراسان است

مرو به مروه صفا جوى و سعى کویى کن

که جاى قوّه نسل خلیل رحمان است

امام ثامن ضامن علىّ بن موسى

که ذات پاکش مرآت نور یزدان است

به حجّ اکبرت ار آرزو بود دریاب

که در زیارت این کاخِ عرشْ بنیان است

ضریح اقدس او را شرف بود افزون

از آنچه بیت الله را به چار ارکان است

چنانکه رکن یمانى به کعبه اسلام

به رکن شرقى این کعبه یمن چندان است

 

 

 

سربریدن انانیّت ها

امروز، با سربریدن قربانی، تمام «انانیّت»ها و هواها را سر می بریم و از هر آنچه غیر خداست می بریم و چشم امید و طمع، از غیر او می بندیم. امام معصوم علیه السلام به «شِبلی» فرمود:... هنگامی که قربانی خویش را ذبح می کردی، آیا بدین نکته آگاه بودی که گلوی طمع را می بری؟ و آیا به این حقیقت توجه داشتی که به ابراهیم خلیل علیه السلام اقتدا کرده و فرزند عزیزت را به قربانگاه دوست آورده ای تا فدای معشوق کنی؟ شبلی گفت: نه توجه نداشتم.... فرمود: پس قربانی نکردی!


نوشته شده توسط : یکی از اعضای کاروان

ثبت نظرات دوستان [ نظر]


شهادت امام محمد باقر (ع)

یکشنبه 89 آبان 23 ساعت 2:0 عصر

آیینه غربت

مدینه!
بسوزان مجمری از داغ دل ها.
بسوزان زین مصیبت اختر چرخ!
غمی سنگین نشسته بر دل اشک
بسوزان هستی این اشک ها را!
غمی سنگین نشسته بر دل امروز؛ غمی همچون غروب ظهر عاشورا؛

مدینه!
آی کانون غم خوبان!
بگو امروز هم تکرار روز دیگری از داغ فرزندان طاهاست؟!
بگو امروز هم باید بساید سر به خاک غم نشان، خورشید؟!
چرا واکرده چتر غم، نگاه آسمان اینک؟!
بگو آیا بقیع از میهمان دیگری باید کند امروز استقبال؟!

 

سخنرانی رهبر معظم در وصف شهادت امام محمد باقر-سال 67

جایگاه سفر...

نوشته شده توسط : یکی از اعضای کاروان

ثبت نظرات دوستان [ نظر]


صادق آل محمد(علیه السلام)

دوشنبه 89 مهر 12 ساعت 12:59 عصر
هو النور
اعوذ بالله من نفسی
به مناسبت شهادت حضرت امام صادق(علیه السلام)
امام صادق(علیه السلام) فرمودند:
1. بهشت را جستجو نمودم،پس آن را در بخشندگی و جوانمردی یافتم.
2.و تندرستی و رستگاری را جستجو نمودم،پس آن را در گوشه گیری (مثبت و سازنده) یافتم.
3. و سنگینی ترازوی اعمال را جستجو نمودم، پس آن را در گواهی به یگانگی خدای تعالی و رسالت محمد (صلی الله علیه و آله) یافتم.
4.سرعت در ورود به بهشت را جستجو نمودم،پس آن را در کار خالصانه برای خدای تعالی یافتم.
5.و دوست داشتن مرگ را جستجو نمودم،پس آن را در پیش فرستادن ثروت (انفاق) برای خشنودی خدای تعالی یافتم.
6.و شیرینی عبادت را جستجو نمودم، پس آن را در ترک گناه یافتم.
7.و رقت (نرمی) قلب را جستو نمودم، پس ان را در گرسنگی و تشنگی (روزه) یافتم.
8. و روشنی قلب را جستجو نمودم، پس آن را در اندیشیدن و گریستن یافتم.
9.و آسانی عبور بر صراط را جستجو نمودم،پس آن را در صدقه یافتم.
10. و روشنی رخسار را جستجو نمودم،پس ان را در نماز شب یافتم.
11. و فضیلت جهاد را جستجو نمودم،پس آن را در به دست آوردن هزیه زندگی زن و فرزند یافتم.
12.و دوستی خدای تعالی را جستجو کردم،پس ان را در دشمنی با گنهکاران یافتم.
13.و سروری و بزرگی را جستجو نمودم، پس ان را در خیرخواهی برای بندگان خدا یافتم.
14.و آسایش قلب را جستجو نمودم،پس آن را در کمی ثروت یافتم.
15.و کارهای پر ارزش را جستجو نمودم،پس آن را در شکیبایی یافتم.
16.و بلندی قدر و حسب را جستجو نمودم،پس آن را در دانش یافتم.
17. و عبادت را جستجو نمودم،پس ان را در پرهیزکار یافتم.
18. و آسایش را جستجو نمودم، پس آن را در پارسایی یافتم.
19. برتری و بزرگواری را جستجو نمودم، پس ان را در فروتنی یافتم.
20. و عزت (ارجمندی) را جستجو نمودم،پس آن را در راستی و درستی یافتم.
21.و نرمی و فروتنی را جیتجو نمودم،پس ان را در روزه یافتم.
22.و توانگری را جستجو نمودم، پس آن را در قناعت یافتم.
23.و آرامش و همدلی را جستجو نمودم، پس آن را در خواندن قرآن یافتم.
24.و همراهی و گفتگوی با مردم را جستجو نمودم، پس آن را در خوشخویی یافتم.
25. و خشنودی خدا تعالی را جستجو نمودم،پس آن را در نیکی به پدر و مادر یافتم.
و من الله التوفیق
مدد ز غیر تو ننگ است مددی

نوشته شده توسط : حق جو

ثبت نظرات دوستان [ نظر]


ویژه نامه نیمه ی شعبان

سه شنبه 89 مرداد 5 ساعت 1:31 عصر

 

دوباره همه از تو می گویند و می شنوند؛

شیرینی نام تو و شهد یادت به کامها می نشیند؛

دوباره طاقها برای نصرت تو قد علم می کنند؛

کاغذهای رنگی به شادباش تو در باد می رقصند؛

دوباره همه ی دیوارهای شهر با سر انگشتان احساس چراغان می شود.

امّا... کاش گفتن و شنودن از تو سهم همه ی ثانیه ها باشد و یاد آوریت همه ی دقایق را پر کند و خدمت به تو انگیزه ی همه ی حرکتها شود! کاش سینه مان صندوق صدقه ای شود و قلبمان سکّه ای نذر سلامتت ! کاش دردمان همیشه با توسل به تو آرام گیرد و دستمان جز به دعا برای توسل به آسمان نرود،

کاش انتظار تو زنگی باشد که از نافرمانیت بازمان دارد!

کاش حال و هوای همیشه دلمان به رنگ نیمه ی شعبان باشد...


نوشته شده توسط : یکی از اعضای کاروان

ثبت نظرات دوستان [ نظر]


ولادت حضرت ابوالفضل(ع) و امام سجاد (ع)

جمعه 89 تیر 25 ساعت 1:39 صبح


می‌ریخت ز آن غنچه‌ لبانش عسلِ عشق
در صفحه‌ی پیشانی او صد غزلِ عشق
تا رفت در آغوش علی، عرش چنین گفت:
عشق است که خوابیده چنین در بغلِ عشق
فرخنده زاد روز آیینه ی تمام نمای عشق و وفا و علمدار پرچم آزادی و آزادگی مبارکباد

طلوع ماه در مدینه
عباس علیه‏السلام فرزند امیرالمؤمنین علی علیه‏السلام در چهارمین روز از شعبان سال 26 هجری قمری، دیده به جهان گشود. میلاد عباس، نوری دیگر به این هستی بخشید و دل‏های شیفتگان امیرالمؤمنین علی علیه‏السلام از شور و عشق، لبریز گشت. چهره‏ی علاقه‏مندان اهل‏بیت علیهم‏السلام را شبنم شادی فراگرفته بود و هریک برای دیدار نورسیده‏ی مولای خویش بر یکدیگر، پیشی می‏گرفتند. هنگامی که نسیم اذان و اقامه بر روان پاک و سپید این طفل نیک‏بخت فرو نشست، امام علی علیه‏السلام با واژه‏ای مهرآفرین، نام فرزند خود را عباس نهاد. عباس یعنی شیر بیشه‏ی شجاعت و قهرمان میدان نبرد.
ترنّم شگفتن نوگلی معطر
اینک، گلخنده‏های آسمان و زمین، و زمزمه‏های شورانگیز بلبلان شیدا، در سال‏روز میلاد حضرت عباس علیه‏السلام به گوش می‏رسد. دریچه‏ای از شادی بر دل‏ها گشوده شده و رنگین کمان شوق، فضای زندگی را آراسته است. صدای هلهله‏ی شادمانه‏ی عرشیان به گوش می‏رسد و ترنّم شکفتن نوگلی معطر در باغستان توحید، دل‏ها را مفتون و مجذوب خویش ساخته است. عباس می‏آید و صفا و زیبایی و پاکی را به ارمغان می‏آورد. عباس می‏آید و کرامت و فضیلت و شهادت را با خود به همراه می‏آورد. مردی می‏آید که ابر رحمتِ اندیشه‏اش، همه‏ی تشنگان فضیلت راسیراب می‏کند. آری، اینک هوا عطر آلود و عنبرآمیز است و آبشاری از نور، از خنده‏های شادمانه‏ی خورشید، به مهمانی زمین آمده است. عباس‏بن علی علیه‏السلام به دنیای خاکی، گام نهاده است؛ هم او که آیه‏ی روشن کتاب استقامت است؛ بزرگ وارث ایثار و خون، پاسدار ایمان، یگانه‏ی دوران، وسعت همه‏ی نیکی‏ها، فرزند خورشید و مرزبان حماسه‏ی جاوید.
یاران! اینک به احترام قدم‏های پرصلابت عباس دلاور، عرشیان در گوش خاکیان، حدیث تهنیت می‏خوانند

 
سر ز پا محراب را آیینه بندان آمده
بنگر این سجاده را تسبیح گردان آمده
حضرت سجاد زین العابدین، فرزندِ عشق
مژده بادا پورِ شهربانوی ایران آمده
خجسته زاد روز جلوه ی بندگی و اخلاص و مظهر ایمان و عبادت مبارکباد.

تلاوت حدیث بیداری
زین‏العباد علیه‏السلام آمده است و طغیان شیطان، باز ایستاده است روبه‏روی این تنومندیِ تعبد؛ روبه‏روی این همه صلابت ایمان، مقابل این روح شفاف.
صدا، صدایِ عارفانه‏های شب است که حدیث بیداری تلاوت می‏کند.
قافلهِ نافله‏ها را بنگر که از ثانیه‏های معصوم او می‏گویند.
مبارک است این نام و تکثیر غزل‏های پاک، بر صفحات روح بکر!
مبارک است این نام و نزول قطره‏های باران، بر کویرستان بشریت!
چه بار گرانی بودند روزها برای انسان؛ اگر حدیثی از طراوت لب‏هایش، دل‏ها را بهاری نمی‏کرد و «صحیفه سجادیه»اش نبود!
چه تلخْ‏منزلی بود دنیا؛ اگر یاد او فضا را چنین درخشان نمی‏کرد!
سحری در پیش است
حوریان آسمان، گرداگرد مدینه بال گشوده‏اند و کودکی در دامان «شهربانو»، آرام به خواب رفته است.
کودکی از سلاله پاک رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله ، که وارث رسالتی بزرگ، یعنی امامت و ولایت خواهد شد. او فرزند حسین‏بن علی‏بن‏ابی‏طالب علیه‏السلام ، «سجاد» و «زین العابدین» است.
بی‏شک، سال 38 هجری در مدینه، سال خرم و مبارکی بوده است؛ سالی‏که امام سجاد علیه‏السلام به دنیا پلک گشود
.
نگینِ سبز نیایش، شکوهِ حلقه توست
از پسِ دانه‏های تند باران، من تو را می‏بینم. کوه‏های پرصلابت، سر به سجود نهاده‏اند. در قنوت تو، آبشاری از نور تلاطم دارد.
در خفقان مسموم حکومت اموی، زبان «دعا»، بهترین شاهراه استعانت از ایزد متعال، برای هدایت گمراهان و دین‏فروشان دوران بود.
آقا! از آن دریای مواج نورانیت و ایمان، نَمی ما را بس.
امام سجاد علیه‏السلام : «مؤمن از دعای خود یکی از سه نتیجه را می‏گیرد: یا برایش ذخیره می‏شود؛ یا در دنیا برایش برآورده می‏شود؛ یا بلایی از او بازگردانده می‏شود».
اگر آن دوران وحشت‏زا، دعاهای دلکش تو در دل شب‏های سیاه، همچون همای سعادت بر سر تک‏تک مردم می‏نشست و موجبات آمرزش و عافیت آنان می‏شد، امروز نیز شیعیان شما از آن صحیفه نور، همان «زبور آل محمد صلی‏الله‏علیه‏و‏آله »، بهره‏ها دارند.
هنوز نغمه خوش دعای «ابوحمزه ثمالی»، دل ما شیعیان را جلا می‏دهد و گوهر اخلاص و بندگی را در صدف وجودِ جان، می‏پروراند.
شکوه قامت سروَت به آسمان برسید
شگفتا که وقتی غرق خدا می‏شدی، آسمان، خورشید، باد، محو تماشای قیام و قعودت بودند.
امام صادق علیه‏السلام : «امام سجاد علیه‏السلام هرگاه به نماز می‏ایستاد، چونان تنه درختی بود که چیزی از آن نمی‏جنبید، مگر آنچه را که باد می‏جنباند».
مشتاقانه سلامت می‏کنیم، و عود و عنبر، به یمن قدوم مبارکت می‏فشانیم.
 


نوشته شده توسط : یکی از اعضای کاروان

ثبت نظرات دوستان [ نظر]


ولادت امام حسین (ع)

پنج شنبه 89 تیر 24 ساعت 1:26 عصر


روایات مشهور در تاریخ ولادت حضرت امام حسین (ع)
مشهور آنست که ولادت آن حضرت در مدینه در سیم ماه شعبان بوده، و شیخ طوسی ره روایت کرده که بیرون آمد توقیع شریف به سوی قاسم بن علاء همدانی وکیل امام حسن عسگری علیه السلام که مولای ما حضرت حسین علیه السلام در روز پنجشنبه سیم ماه شعبان متولد شده پس آنروز را روزه‌دار و این دعا را بخوان:
اَلّلهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِحَقِ الْمَوْلُودِ فی هذَا الَْیَوْم الخ.
و ابن شهر آشوب (ره) ذکر کرده که ولادت آن حضرت بعد از ده ماه و بیست روز از ولادت برادرش امام حسن علیه السلام بوده و آن روز سه شنبه یا پنجشنبه پنجم ماه شعبان سال چهارم از هجرت بوده، و فرموده روایت شده که مابین آن حضرت و برادرش فاصله نبوده، مگر به قدر مدت حمل و مدت حمل و شش ماه بوده است.
و سید بن طاوس و شیخ ابن نما و شیخ مفید در ارشاد نیز ولادت آن حضرت را در پنجم شعبان ذکر فرموده‌اند ، و شیخ مفید در مقنعه و شیخ در تهذیب و شهید در دروس آخر ماه ربیع الاول ذکر فرموده‌اند ، و به این قول درست می‌شود روایت کافی از حضرت صادق علیه السلام که مابین حسن و حسین علیهماالسلام طهری فاصله شده و مابین میلاد آن دو بزرگوار شش ماه و ده روز واقع شده و الله العالم.
 اختلاف مورخین شیعه و سنی در تاریخ ولادت امام حسین (ع)
مورخین شیعه و سنّی در ولادت امام(ع) اختلافاتی دارند که ولادت حضرت در چه روزی، چه ماهی و چه سالی بوده است؟ عدّه ای گفته اند امام حسین(ع) سوم یا پنجم شعبان یا پنجم جمادی الاول و یا آخر ربیع الاول سال سوم هجری متولد شده اند. و بالجمله اختلاف بسیار در باب روز ولادت آن حضرتست.
البته همگی بالاتفاق گفته اند امام در طول شش ماه و ده روز تولد یافته اند. چون شیرخوارگی دو سال (بیست و چهار ماه) طول می کشد حضرت صفیه (عمه پیامبر(ص) و على(ع)) می گوید: وقتی حسین(ع) تولد یافت، پیامبر(ع) فرمودند: عمه جان، فرزندم را بیاور. عرض کرد: هنوز پاکیزه اش نکرده ام. پیامبر فرمود: آیا تو میخواهی او را پاکیزه کنی؟ خداوند او را پاکیزه و مطهر به دنیا آورده است. سپس پیامبر(ص) گریه نمودند و فرمودند: خداوند لعنت کند مردمی را که کشندگان تو هستند. صفیه عرض کرد: کشندگان او چه کسانی هستند؟ فرمود: دنباله گروهی از نسل بنی امیه. سپس در گوش راست حضرت اذان و در گوش چپ حضرت اقامه قرائت نمودند.
 کیفیت ولادت امام حسین (ع)
شیخ طوسی (ره) و دیگران به سند معتبر از حضرت امام رضا علیه السلام نقل کرده‌اند که چون حضرت امام حسین علیه السلام متولد شد، حضرت رسول صلی الله علیه و آله اسماء بنت عمیس را فرمود که بیاور فرزند مرا ای اسماء، اسما گفت آن حضرت را در جامه سفیدی پیچیده به خدمت حضرت رسالت صلی الله علیه و آله بردم، حضرت او را گرفت و در دامن گذاشت و گوش راست و اذان در گوش چپش اقامه گفت،‌پس جبرئیل نازل شد و گفت: حق تعالی ترا سلام می‌رساند و می‌فرماید که چون علی علیه السلام نسبت به منزله هارون است نسبت به موسی (ع) پس او را به اسم پسر کوچک هارون نام کن که شبیر است و چون لغت تو عربی است او را حسین نام کن. پس حضرت رسول صلی الله علیه و آله او را بوسید و گریست و فرمود که ترا مصیبتی عظیم در پیش است، خداوندا لعنت کن کشنده او را. پس فرمود که ای اسماء این خبر را به فاطمه مگو.
چون روز هفتم شد حضرت رسول صلی الله علیه و آله فرمود که بیاور فرزند مرا چون او را به نزد آن حضرت بردم گوسفند سیاه و سفیدی از برای او عقیقه کرد که یک رانش را به قابله داد و سرش را تراشید و به وزن موی سرش نقره تصدق کرد و خلوق بر سرش مالید، پس او را بر دامن خود گذاشت و فرمود ای ابا عبدالله چه بسیار گران است بر من کشته شدن تو، پس بسیار گریست. اسماء گفت: پدر و مادرم فدای تو باد این چه خبر است که در روز اول ولادت گفتی و امروز نیز می‌فرمائی و گریه می کنی، حضرت فرمود که: می‌گریم بر این فرزند دلبند خود که گروهی کافر ستمکار از بنی امیه او را خواهند کشت، خدا نرساند به ایشان شفاعت مرا، خواهد کشت او را مردی که رخنه در دین من خواهد کرد و به خداوند عظیم کافر خواهد شد، پس گفت خداوندا سؤال می‌کنم از تو در حق این دو فرزندم آنچه را که سوال کردم ابراهیم در حق ذریت خود خداوندا تو دوست دار ایشان و دوست دار هر که دوست می‌دارد ایشان را و لعنت کن هر که ایشان را دشمن دارد لعنتی چندان که آسمان و زمین پر شود.
 ملکی بنام فطرس
شیخ صدوق و ابن قولویه و دیگران از حضرت صادق علیه السلام روایت کرده‌اند که چون حضرت امام حسین علیه السلام متولد شد حق تعالی جبرئیل را امر فرمود که نازل شود با هزار ملک برای آن تهنیت گوید حضرت رسول صلی الله علیه و آله را از جانب خداوند و از جانب خود، چون جبرئیل نازل می‌شد گذشت در جزیره از جزیره‌های دریا به ملکی که او را فطرس می‌گفتند و از حاملان عرش الهی بود.
وقتی حق تعالی او را امری فرموده بود و او کندی کرده بود پس حق تعالی بالش را در هم شکسته و او را در آن جزیره انداخته بود پس فطرس هفتصد سال در آنجا عبادت حق تعالی کرد تا روزی که حضرت امام حسین علیه السلام متولد شد.
و به روایتی حق تعالی او را مخیر گردانید میان عذاب دنیا و آخرت او عذاب دنیا را اختیار کرد پس حق تعالی او را معلق گردانید به مژگانهای هر دو چشم در آن جزیره و هیچ حیوانی از آنجا عبور نمی کرد و پیوسته از زیر او دود بدبوئی بلند می‌شد چون دید که جبرئیل با ملائکه فرود می‌آیند از جبرئیل پرسید که اراده کجا دارید؟ گفت چون حق تعالی نعمتی به محمد صلی الله علیه و آله کرامت فرموده است، مرا فرستاده است که او را مبارک باد بگویم، ملک گفت ای جبرئیل مرا نیز با خود ببر شاید که آن حضرت برای من دعا کند تا حق تعالی از من بگذرد. پس جبرئیل او را با خود برداشت و چون به خدمت حضرت رسالت صلی الله علیه و آله رسید تهنیت و تحیت گفت و شرح حال فطرس را به عرض رسانید. حضرت فرمود که به او بگو که خود را به این مولود مبارک بمالد و به مکان خود برگردد. فطرس خویشتن را به امام حسین مالید، بال برآورد و این کلمات را گفت و بالا رفت عرض کرد یا رسول الله همانا زود باشد که این مولود را امت تو شهید کنند و او را بر من به جهت این نعمتی که از او به من رسید مکافاتی است که هر که او را زیارت کند او را به حضرت حسین علیه السلام برسانم، و هر که بر او سلام کند من سلام او را برسانم، و هر که بر او صلوت بفرستد من صلوات او را به او می‌رسانم.
و موافق روایت دیگر چون فطرس به آسمان بالا رفت می‌گفت کیست مثل من و حال آنکه من آزاد کرده ی حسین بن علی و فاطمه و محمدم (علیهم السلام).
مکیدن انگشت ابهام حضرت محمد (ص)
ابن شهر آشوب روایت کرده که هنگام ولادت امام حسین علیه السلام فاطمه علیها السلام مریضه شد و شیر در پستان مبارکش خشک گردید رسول خدا صلی الله علیه و آله مرضعی طلب کرد یافت نشد پس خود آن حصرت تشریف آورد به حجره فاطمه علیهاالسلام و انگشت ابهام خویش را در دهان حسین می‌گذاشت و او مییمکید. بعضی گفته‌اند که زبان مبارک را در دهان حسین علیه السلام می‌گذاشت و او را زقه می‌داد چنانکه مرغ جوجه خود را زقه می‌دهد تا چهل شبانه روز رزق حسین علیه السلام را حق تعالی از زبان پیغمبر صلی الله علیه و آله گردانیده بود، پس روئید گوشت حسین علیه السلام از گوشت پیغمبر صلی الله علیه و آله، و روایات به این مضمون بسیار است.
و در علل الشرایع روایت شده که حال امام حسین علیه السلام در شیر خوردن بدین منوال بود تا آنکه روئید گوشت او از گوشت پیغمبر صلی الله علیه و آله و شیر نیاشامید از فاطمه علیهاالسلام و نه از غیر فاطمه.
و شیخ کلینی در کافی از حضرت صادق علیه السلام روایت کرده که حسین علیه السلام از فاطمه علیهاالسلام و از زنی دیگر شیر نیاشامید او را به خدمت پیغمبر صلی الله علیه و آله می‌بردند حضرت ابهام مبارک را در دهان او می‌گذاشت و او می‌مکید و این مکیدن او را دو سه روز کافی بود. پس گوشت و خون حسین علیه السلام از گوشت و خون حضرت رسول صلی الله علیه و آله پیدا شد فرزندی جز عیسی بن مریم علیه السلام و حسین بن علی علیهاالسلام شش ماهه از مادر متولد نشد که بماند، و در بعضی از روایات به جای عیسی یحیی نام برده شده. عَرَبیّه: (قاتل سیّد بحر العلوم است)
لِلّهِ مُرْتَضِعٌ لَمْ یَرْتَضِعْ اَبَداً                     مِنْ ثَدْی اُنْثی وَ مِنْ طه مَراضِعُهُ

 برگرفته از کتاب منتهی الامال، تألیف حاج شیخ عباس قمی


نوشته شده توسط : یکی از اعضای کاروان

ثبت نظرات دوستان [ نظر]


ولادت امام حسین(ع) مبارک باد

چهارشنبه 89 تیر 23 ساعت 5:45 عصر


می‏آید؛ با چشمانی که افق‏های سرخ را تجربه خواهد کرد و دستانی که درخت ظلم را بارور نمی‏خواهد.
مدینه، پرشورترین ترانه‏ها را به پیشوازش دف می‏زند و می‏چرخد.
عود بسوزانید و دست بیفشانید که وام‏گذار عزت شیعه از راه می‏رسد!
او می‏آید تا دین رسول الله صلی‏الله‏علیه‏و‏آله پایمال ستم و ناجوانمردی نشود.
می‏آید تا راه‏زنان سپیده، راه بر قبله آفتاب نبندند؛ کسی که دلش فراخنای دشت‏ها را می‏ماند و صدایش، سکوت آزادگان زمین را به فریاد می‏خواند.
اوست که دهمین روز محرم را به تاریخی جاودان بدل می‏کند.
حسین علیه‏السلام به دنیا می‏آید و در عصری که نیزه‏های ظالم، گلوی انسانیت را نشانه گرفته‏اند و پرچم علوی را بر خاک افتاده می‏خواهند، نه عدالت
علی علیه‏السلام را برمی‏تابند و نه نجابت حسن علیه‏السلام را و این‏گونه بود که تنها، قانون شمشیر می‏توانست سکه ظلم و فساد را از رواج بیندازد.ای سومین دلیل روشن! آمدی و قدم‏های سایه‏نشین را با خورشید نفس‏هایت به برخاستن فرا خواندی.با تو، مه‏آلودترین کوه‏ها به طواف روشنایی رفتند و چشمان خونریز بی‏عدالتی، برای همیشه، به توفان مذمت سپرده شدند.
عاشورا، خلاصه‏ای بود از روزهای سربلند زندگی‏ات؛ روزهایی که شانه‏های علی‏وارت، بار سنگین امامت را به دوش می‏کشید در هیاهوی کفتارهای غاصب.
تو آمدی تا منکر، به ذلت آید و معروف، بر دل جهان، سروری کند؛ تا باران آزادگی و عدالت، پنجره‏های خواب‏آلود را بشوید و قفل‏های تیرگی از دهان درهای
بسته عدل، برداشته شود و در این جاده سراسر خطر، تار و پودت را با پروردگارت معامله کردی.
نامت تا همیشه زمین و زمان، بر دروازه‏های شهید عشق، زنده و جاویدان است.
حضور سبز تو زیباترین خاطره‏هاست نگاه روشن چشمت، نگاه پنجره‏هاست
تو از کدام تباری که بعد عمری باز هنوز، نام بلندت نوای حنجره‏هاست
تو خورشیدوار، از تمام دریچه‏های روشن «هستی» سرکشی می‏کنی از سرنوشت غریبانه خاک.
عطر هزار گل محمدی در نفس‏هایت جاری است. می‏ایستی به لطافت بهار، بر آستانه خزان‏زده زمین و دنیا از اردیبهشت نگاهت سرشار می‏شود. لب می‏گشایی و رشحات کلامت، عطش دیرسال خاک را سیراب می‏کند.
خوشبختی را برای زمین آورده‏ای.
پلک می‏گشایی و پروانه‏ها، لرز آسمانی نگاهت را بی‏پروا بال می‏زنند.
مدینه، از شادی، روی پای خود بند نمی‏شود.
چقدر هوای زمین، از حضور فرشته‏ها، سنگین است! آسمان، دست به دامن زمین شده! درختان، با نغمه حجاز آواز می‏خوانند، گل‏ها، صلوات می‏فرستند، مدینه، لبریز از عطر سلام فرشته‏هاست. فضای خانه علی علیه‏السلام و فاطمه علیهاالسلام ، مملو از جماعت حوران است. ساکنان عوالم بالا، به زیارت چشمان تو آمده‏اند.
لحظه‏ها و دقایق، از تو دیوانه شده‏اند. هزار مجنون، آواره سیلای نگاهت هستند.
چشم‏هایت آشیانه سعادت پرندگان خوش‏آواز است. آمده‏ای تا کوچک و بزرگ اهالی، سر عشق و ارادت بگذارند بر شانه مهربانی و عطوفت تو!
پیش از اینکه بیایی، ماجرای لب‏های تشنه‏ات را خاک، در گوش فرات خواند. تو می‏آیی تا در تلاطم توفانی واقعه، توفان‏زدگان را کشتی نجات باشی.


دانلود عکسهای ولادت امام حسین ع

          دانلود                            دانلود                         دانلود                        دانلود                       دانلود


نوشته شده توسط : یکی از اعضای کاروان

ثبت نظرات دوستان [ نظر]



اقراء باسم ربک الذی خلق ؛ خلق الانسان من علق ؛ اقراء و ربک الاکرم الذی علم بالقلم

 بخوان…خدایت زمانی تو را فرمان خواندن داد که سیاهی جهالت و یأس بر آسمان قلب انسانیت سایه افکنده بود،زمانی تو را دعوت به خواندن کرد که شب دیجور برای فرار از سیاهی خویش به دنبال روزنی می گشت .زمانی که شکوای سبز درختان و گلایه های زلال آبشار و اشک حسرت ابرهای غم گرفته از نبودنت و در انتظار آمدنت غمگنانه ترین تسبیح را با خدا می گفتند .معشوق زمانی تو را فرمان خواندن داد که معصومانه ترین فریاد انسان از پاهای جستجوگر تاول زده اش قلب سخت ترین صخره ها را می لرزاند .انسان (( بلی )) گفته ای که پا به پای پیامبران از آدم تا مسیح درس عبودیت خوانده بود فارغ از مرور مکرر کلاسهای پیشین ؛ معلمی را جستجو می کرد که عمیقترین و ظریفترین نیازهای همیشه اش را اغنا کند .معبود زمانی تو را دعوت به خواندن کرد که گوش دل تمامی محرومان تاریخ در انتظار شنیدن کلام تو لحظه می شمرد .وتو زمانی لب به اجابت گشودی که فرشتگان را تاب نگریستن در جهلستان کفر زمین نبود .معشوق لحظه ای تو را یافت و برگزید که در جستجوی ظرفی به گنجایش بی نهایت ؛ گل تمامی آدمیان را با محک علم لایتناهی خویش آزموده بود .و تو با خواندنت سرنوشت تاریخ را رقم می زدی و کشتی جاودانه هدایت را بر زلال فطرت انسانهای همیشه ؛ بادبادن می کشیدی .تو که با خواندنت شکوفه های امید را بر شاخه درخت وجود می نشاندی ؛ تو که با خواندنت عشق را جان دوباره می بخشیدی .
تو که با خواندنت ایثار را توان ایستادن می دادی .
تو که با خواندنت خورشید هدایت را از ظلمت (( نه توی )) جهالت بیرون می کشیدی .
تو که با خواندنت غبار کهنه از چهره دردآلوده مستضعفین جهان می تکاندی و رمق در پاهایشان می ریختی و غرور در نگاهشان و خنده بر لبانشان ؛ تو که با خواندنت مشیت بالغه خداوندی را پاسخی عارفانه می گفتی .
طبیعی بود که تامل کنی و بلرزی آنچنانکه ضربان قلب تو را فرشتگان آسمان بشنوند .
طبیعی بود که عرق پیشانی تو را بالهای تواضع جبرئیل بروبد .
طبیعی بود که فلق ؛ سرخی آن لحظه چهره تو را به یادگار همیشه بگیرد چرا که تو تنها برای آن زمان و مکان نمی خواندی .
تو خواندی ؛ آنچنان رسا که خون در رگهای منجمد محرومین تاریخ دواندی .
تو خواندی ؛ آنچنان شیوا که پشت خمیده مستضعفان با جوهر کلام تو استقامت یافت .
تو خواندی ؛ آنچنان بلند که محکمترین ستونهای ظلم در دورترین نقطه تاریخ از کلام تو لرزید .
و تو آنچنان استوار خواندی که از ورای مظلومیت چهارده قرن اکنون ما کلام تو را از حلقوم فرزندت شنیدیم .
و گوش به زبان و جان به آوای تو سپردیم .آنچه ما را از خواب غفلت دیرینه برانگیخت ؛ آنچه گره در مشتهای ما انداخت و آنها را گره کرد .آنچه فریاد مظلومیت ما را به آسمان پاشید .آنچه رمق شکستن پایه های ظلم را در دستهای ما انداخت .همان کلام تو بود که از حنجره مبارک فرزندت طلوع کرد.

 برای دانلود عکسهای مناسبت مبعث حضرت محمد(ص) کلیک کنید
اهداف مبعث حضرت محمد (ص)...

نوشته شده توسط : یکی از اعضای کاروان

ثبت نظرات دوستان [ نظر]


   1   2      >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ

آژیر خطر!
اعیاد مبارک
وظایف منتظران (حاج اسماعیل دولابی)
درد و دل!!
یا ایها الذین آمَنوا، آمِنوا!!!!
صیقلی کن!
گنجشک و ماه
ویژه نامه شهادت امام رضا(ع)
با او...
شیعه، محرم، غدیر!
نیایش
چه خبر؟!
بلاتکلیفی!
عادت کرده‏ایم ...!
بلیط
[همه عناوین(188)][عناوین آرشیوشده]