سفارش تبلیغ
صبا ویژن

...از فتنه میگوید

دوشنبه 89 دی 6 ساعت 11:6 صبح

 وقتی راه را از چاه نشناسید  بازی می‌خورید. 

  به نظرم آمد قبل از امام‌زادگان عشق از امام عشق  امیرالمومنین(علیه السلام) سخن بگوییم. برای حفظ عشق باید حتما به معرفت شناسی عشق توجه کرد، به  ریشه‌های معرفتی عشق که اگر آگاهی نباشد عشق هم نخواهد بود و بنابراین اگر بخواهیم  پرچم عشق را سر دست نگه داریم باید آگاهی را نیز سر دست نگه داریم که یک راه مهم آن  مطالعات اسلامی حساب شده و متراکم است. بدون کتاب خواندن و بدون زحمت کشیدن هیچ کس  حافظ هیچ فرهنگی نمی‌تواند باشد و با صرف احساسات، هم خطر افراط و تفریط است و هم اندیشه‌های صحیح نهادینه و ریشه دار نمی‌‌شود.

با وزش یک طوفان، یک بحران وآمدن یک فتنه فرهنگی، یک شبه همه چیز زیر و رو می‌شود؛ شما خالصید، صادقید اما وقتی راه را از چاه نشناسید بازی می‌خورید.

اگر ایمان و عشق بازی و عشق ورزی و شهادت طلبی را که بالاترین درجه خلوص یک انسان است داشته باشیم ولی اگر از پشتوانه معرفتی درستی برخوردار نباشیم هر لحظه ممکن است بلغزیم یا اگر هم نلغزیم چون ثبات نداریم بعد از مدتی دچار تردید یا پشیمانی خواهیم شد.

به نظرم آمد اگر به دوره چند ساله ولایت و حاکمیت امیرالمومنین(علیه السلام)  نظری بیندازیم متوجه خواهیم شد که از جهاتی به شرایط ما کمک خواهد کرد؛ دورانی که حکومت به امیرالمومنین(علیه السلام)  رسید، به لحاظ زمانی شبیه دوران ما است. سال 35 هجری یعنی 25 سال از رحلت پیامبر(صلی الله علیه و آله) گذشته است.

  

متن بازیخوردگان(خوارج)

سران قتنه، دنیا طلب بودند...

نوشته شده توسط : یکی از اعضای کاروان

ثبت نظرات دوستان [ نظر]


آتش!

جمعه 89 مهر 16 ساعت 10:22 صبح
یا جواد
باذن الله
ای آتــــش آتشفــــشان، این خانه را ویرانه کن
این عقل من بستان ز من، بازم ز سر دیوانه کن
و من الله التوفیق
مدد ز غیر تو ننگ است یا علی مددی

نوشته شده توسط : حق جو

ثبت نظرات دوستان [ نظر]


کاش می شد...

چهارشنبه 89 تیر 16 ساعت 12:5 عصر

یا رب المهدی بحق المهدی اشف صدر المهدی بظهور الحجت
 
کاش میشد... جمعه ما شاهد ابروی زیبای تو می شد دیده نا قابل ما فرش گیسوی تو می شد کاش می شد انتظار منتظر بپایان رسد وهوا میزبان یاسها و نسترنها خاک پای مهدی زهرا شود کاش می شد تو هم از انتظار خسته شوی و برای فرج دعا کنی کاش می شد000


نوشته شده توسط : یکی از اعضای کاروان

ثبت نظرات دوستان [ نظر]


آخر الزمان از دیدگاه حضرت محمد (ص)

چهارشنبه 89 تیر 9 ساعت 3:50 عصر

لَتَأتِیَّنَّکُم بَعدى اَربَعُ فِتَنٍ: اَلاوُلى تُستَحَلُّ فیها الدِّماءُ وَالثّانِیةُ تُستَحَلُّ فیهاالدِّماءُ وَ الاَموالُ وَ الثّالِثَةُ تُستَحَلُّ فیها الدِّماءُ وَالاَموالُ وَالفُروُجُ وَالرّابِعَةُ صَمّاءُ عَمیاءُ مُطبَقَةٌ تَمُورُ مَورَ السَفینَةِ فِى البَحرِ حَتّى لایَجِدُ اَحَدٌ مِنَ النّاس مَلجاًً تَطیرُ بِالشّامِ وَ تَعشَى العِراقَ وَ تَحبُطُ الجَزیرَةَ یَدها و رِجلُها یَعرُکُ الاَمامَ البَلاءُ فیها عَرَکُ الاَدیمِ لا یَستَطیعُ اَحَدٌ أَن یَقُولَ فیها: مَه مَه!!! لا تَرفَعُونَها مِن ناحِیّةٍ اِلاّ اِنفَتَقَتَ مِن ناحِیَّةٍ اُخرى.

بعد از من چهار فتنه بر شما فرود آید که در اولى خونها مباح مى‏شود در دومى خونها و اموال و در سومى خونها و اموال و نوامیس و در چهارمى آشوبى کر و کور جهان را مضطرب مى‏سازد آنچنان که کشتى غول‏پیکر آبهاى مجاور خود را متلاطم مى‏کند. این فتنه شام را در برمى‏گیرد و عراق را مى‏پوشاند و در جزیرةالعرب دست و پا مى‏زند و مردم تلخى حوادث و فشار و آشوب را لمس مى‏کنند آنچنانکه پوست به هنگام دباغى شدن، فشارش را احساس مى‏کند. کسى قدرت یک کلمه حرف زدن را ندارد. این فتنه در نقطه‏اى آرام نمى‏شود مگر در نقطه‏اى دیگر بیداد مى‏کند.

پیامبر اکرم، صل الله علیه


نوشته شده توسط : یکی از اعضای کاروان

ثبت نظرات دوستان [ نظر]


یا صاحب الزمان

دوشنبه 89 خرداد 31 ساعت 4:34 عصر

   ای جان جهان  افروز  بیا                           وی  شاهد  عالم   سوز  بیا
ای خاک درت جام جم  ما                           آیا  خبرت  هست  از غم ما
ای مرهم سینه خسته ما                            وی مونس قلب شکسته ما
ما بلبل شور انگیز توایم                           ای  تازه  گل   نورسته    ما
در نغمه گری دستان تواند                          در  گلشن  وحدت  دسته ما
پیوسته بود تا  نفخه صور                          این   زمزمه    پیوسته   ما
کی حلقه شود بر گردن یار                         این دست به  گردن بسته ما

     
شاعر:آیة الله شیخ محمد حسین غروی اصفهانی(استاد آیة الله بهجت)


نوشته شده توسط : یکی از اعضای کاروان

ثبت نظرات دوستان [ نظر]


درد دل 2

دوشنبه 89 خرداد 31 ساعت 4:28 عصر

                                         بسم الله الرحمن الرحیم 
                                 السلام علی ربیع الانام و نضرة الایام 

آهان چیزایی یادم اومده که میخوام  بگم ...
یه حدیث از امام صادق خوندم این یکی دیگه کلا منو تعطیل کرد ....!!!
چی بود ؟ حضرت فرموده اند : اگر من حضرت حجت را درک کنم خدمتگزارش خواهم شد ...!!!
این یکی دیگه یعنی ....!!!
این چنین نازنینی رو دارم ناراحت میکنم ... فکر میکنم نور چشمشم ولی نگو که دشمن درجه یکشم با این جهل مسخرم...!!!
آه از دست این روزگار که همه چیز منو کرده خیال پردازی... چقدر به دلم صابون زده بودم... ولی انگار همش ....!!!
درد دله دیگه ... پیش میاد دیگه ...!!!
اما اصل مطلبی که میخواستم بگم ... وای
روز تابان :
اخگر فروزان خورشید طلوع می کند، تاریکی شب را می درد. تیرگی ها را می برد و روز تابان را با تمام جلوه هایش آشکار می سازد.در پرتو روشنایی روز، گرمی به زندگی باز می گردد، خون تازه ای در رگهای حیات طبیعی و اجتماعی انسان ها و سایر موجودات زنده به جریان می افتد، کوشش و فعالیت بار دیگر آغاز میشود و دلها لبریز از نشاط و امید می گردند.
اگر همیشه شب بود چه می شد؟!
اگر روز هرگز پدید نمی آمد چه فاجعه ای به بار می آمد ؟!
اگر تابش آفتاب و جلوه روز پس از ظلمت و سیاهی شب فرا نمی رسید چه وضعی رخ می داد ؟
روز، چه نعمت بزرگی است. روشنایی روز چه شادی آفرین و دل انگیز است. نور خوشید فروغ روز چه زیبا و حیات بخش است.خدای مهربان این موهبت را در قرآن بیان کرده و به آن سوگند یاد نموده و فرموده :"و النهار اذا تجلی" قسم به روز، هنگامی که جلوه گر شود.
مهر نورآفرین و فروزنده ماه سوسن نیز «روز تابان» است که وقتی قیام کند ظلمت و تیرگی را از صفحه زمین بزداید و جهان را سرشار از درخشندگی و حیات سازد.از این رو در بیانات پیشوایان اسلام ـ علیهم السلام ـ آیه فوق که در سوره مبارکه «لیل» آمده، به وجود مقدس حضرت مهدی ـ سلام الله علیه ـ تأویل شده است.محمد بن مسلم از پنجمین امام شیعه ـ امام باقر صلوات الله علیه ـ معنای این سخن را سوال نمود. حضرت چنین فرمودند: روز تابان، همان حضرت قائم علیه السلام است که از دودمان ما اهل بیت می باشد هنگامی که قیام کند دولت بر حقش بر باطل پیروز گردد.
جابر بن یزید از حضرت صادق ـ صلوات الله علیه ـ نقل کرده که درباره حقیقت این آیه فرمودند :
منظور از این ـ وحی آسمانی که فرموده : سوگند به روز، هنگامی که آشکار گردد ـ حضرت قائم علیه السلام است، زمانی که بپا خیزد.
انشاءالله که بزودی زود ندای انا المهدی آقامون میاد...!!!
ما رو هم دعا کنین که از این توهمای.... دست ور دارم بیام تو راه بلکه یخورده فقط یخورده از غم امام زمان کم بشه ...!!!
هر دری بسته شود جز در پر فیض حسین این در خانه عشق است که باز است هنوز

یا علی ...
دست نوشته ر.چ.م.ن


نوشته شده توسط : یکی از اعضای کاروان

ثبت نظرات دوستان [ نظر]


درد دل1

چهارشنبه 89 خرداد 19 ساعت 3:12 عصر

من منتظرم

همه در جست‌وجوی کوی تواند، بی‌ آن‌که خوب تو را شناخته باشند.
همه در هوای روی بهارند؛ بی آن‌که از غصه زمستان، به تنگ آمده باشند.
همه در غربت شب، خوابیده‌اند، بی آن‌که از صدای خروس سحری سراغ بگیرند.
پهنای شهر را وجب به وجب، گام به گام، کاویده‌ام.
از نردبان‌های کوتاه و بلند مذاهب و مکتب‌ها، ایسم‌ها و فلسفه‌ها، از همه عبور کرده‌ام.
رفته‌ام، فرو افتاده‌ام، برخاسته‌ام و خسته‌ام.می‌گویند تو گشایشی. فرج تویی.
این گشایش باید شبیه یک گلستان باشد، پر از جوانه‌های صداقت.
جایی برای تبسم بی‌دغدغه.
من منتظرم.
قصه شوق، محال است به تقریر آید. کسی چه می‌داند راز رسیدن، در دل یک مشتاق که مهجور مانده است چیست؟کسی چه می‌داند جز دل روشن تو؟!
ما از رفتن، تمنای رسیدن داریم و کوی مهدی خدا، انگار نزدیک است؛
زیر پلک یک ندبه، روی آواز یک سجاده و بر بلندای شکفتن یک صبح آدینه.
از رو به روی خانه کعبه، صدایمان زده‌ای که: من گنجینه خدایم؛ اوج آرزوهای دیرینه، با سیرتی شبیه محمد(ص)،
با شوری به وسعت دلتنگی و با جشنی از جنس خوش‌بختی.
عدالت، میوه درخت ظهور است که با دست‌های نیرومند و آسمانی تو غرس می‌شود.
عدالت، یعنی برآمدن و تابیدن ماه برای همه چشم‌ها؛ حتی نابینا‌ها و شب‌پره‌ها.
نزدیک‌تر می‌شوی، قرآن می‌خوانی و لبخند می‌زنی.
من همان رؤیای صادقه‌ام که در قلب خدا تعبیر شد و اینک تعبیر رؤیای خدا در سرزمین سوخته انسان.
از تولد حرف می‌زنی.
تولد دوباره روزی‌‌های معنوی و مادی.تولد دیگر باره جان‌های عاشق سرفرازی.
مکث دیدار و زیبایی بر دشت خشک بی‌کسی و تنهایی.حضور پیوسته باران بر کام‌های تشنه ابدی.
از راه می‌رسی، بیدار می‌شویم، راه می‌رویم
و همه سرزمین‌های نرفته دانش و اندیشه، در کنار خاک پای تو، بر ما مکشوف می‌شود.

به جزای ستم‌ها که بر خلایق مظلوم، آوار گشته بود بر سر ظالمان، غضب می‌باری و شیوه نوازش را ترویج می‌کنی.
در انتظار توییم...


نوشته شده توسط : یکی از اعضای کاروان

ثبت نظرات دوستان [ نظر]


قبرستان عادات

شنبه 89 خرداد 15 ساعت 11:29 صبح

هو الجمیل
باذن الله و اعوذ بالله من نفسی

 

اگر قبرستان جایی است که مردگان را در آن به خاک سپرده اند، پس ما قبرستان نشینان عادات و روزمرگی ها را  کی راهی به معنای زندگی هست؟ اگر مقصد پرواز است، قفس ویران بهتر .. پرستویی که مقصد را در کوچ می یابد، از ویرانی لانه اش نمی هراسد!

سید شهیدان اهل قلم، سید مرتضی آوینی


اللهم عجل لویک الفرج


نوشته شده توسط : یکی از اعضای کاروان

ثبت نظرات دوستان [ نظر]


شهداء

سه شنبه 89 خرداد 11 ساعت 1:30 عصر

 
اگر خون شهدا نباشند یقیناً در صدق داعیه هاى انقلابى شک خواهد بود
و اگر شهید و انسان هاى طالب شهادت نباشند نه تنها این انقلاب بلکه
هیچ هدف و حرکتى تأمین نمى شود و به نتیجه نمى رسد.

 
                                                                         (مقام معظم رهبری)

 


نوشته شده توسط : یکی از اعضای کاروان

ثبت نظرات دوستان [ نظر]


رکورد کوفه!

پنج شنبه 89 اردیبهشت 30 ساعت 11:21 صبح

     بسم الله الرّحمن الرّحیم
      اعوذ بالله مِن نفسی


هم چـــاه، ســـــــر راه تو بایــد بکنیم          هم اینکه از انتــظار تو دم بزنــــیم
این نامه ی چندم است می خوانی تو؟        داریم رکوردِ کوفه را می شکنیم!!


(این شعر در نشریه شماره 18 موجود می باشد.)
والسلام !


نوشته شده توسط : یکی از اعضای کاروان

ثبت نظرات دوستان [ نظر]


   1   2      >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ

آژیر خطر!
اعیاد مبارک
وظایف منتظران (حاج اسماعیل دولابی)
درد و دل!!
یا ایها الذین آمَنوا، آمِنوا!!!!
صیقلی کن!
گنجشک و ماه
ویژه نامه شهادت امام رضا(ع)
با او...
شیعه، محرم، غدیر!
نیایش
چه خبر؟!
بلاتکلیفی!
عادت کرده‏ایم ...!
بلیط
[همه عناوین(188)][عناوین آرشیوشده]