نشریه شماره 33

چهارشنبه 89 فروردین 11 ساعت 10:38 عصر

هو الجمیل

 

       حسین(علیه السلام) :

ما از کدام دسته هستیم که امام حسین(علیه السلام) را به مظلومیت و غربت و بی‌یاوری یاد می‌کنند؟! و همین مسائل را هم نسبت به
امام‌عصر(عجل ا.. تعالی فرجه) خویش دارند و هیچ احساس دردی هم نمی‌کنند! قومی که سالیان سال گریه بر امام خود می‌کنند و هیچ وقت نفهمیده‌اند نتیجه این گریه ها چه باید باشد؟! آیا برای بی‌یاور بودن امام حسین(علیه السلام) باید گریه کرد در حالی که او لااقل 72 تن یار داشت که قیام کند،‌ آیا دیگر امامان(علیهم السلام) که تعداد مناسبی یار جهت قیام نداشتند گریه ندارند؟! کدام امام کمتر یاور دارد؟! آنکه می‌تواند قیام کند؟ یا آنکه باید سکوت اختیار کند؟ یا او که قریب به 1400 سال باید غایب و ناشناس زندگی کند؟! (البته ناگفته نماند فلسفه قیام حسین(علیه السلام)، بایار یا بی‌یار و یاور، همان می‌شد که همه می‌دانیم و آن قیام بود،‌ یعنی حسین(علیه السلام) به وظیفه خود عمل کرد نه اینکه به تعداد یاران نگاه کند!، که اگر عمری بود به حول و قوة پروردگار به مبحث «مُصلح‌ِ غیور» نیز خواهیم پرداخت)

ما اگر امروز گوش دل خود را باز کنیم ندای «هَل مِن ناصرٍ یَنصُرُنی» را می‌شنویم. آیا نشنیده‌ایم که اگر کسی فریاد دادخواهی مسلمانی را بشنود و به او پاسخ نگوید مسلمان نیست؟!!! پس چگونه می‌توانیم مسلمان باشیم و امام خود را یاری نکنیم!!! ما تا وقتی که در حقّ امام زمان خویش کوتاهی می‌کنیم طبق آیه 11 سوره رعد «خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمی‌دهد مگر آنکه آنان آنچه را که در خودشان است تغییر دهند» تغییری حاصل نخواهد شد.

و می‌فرمایند: پس تنها چیزی که ما را از آنان پوشیده می‌دارد همانا چیزهای ناخوشایندی است که از ایشان به ما می‌رسد و خوشایند ما نسیت و از آنان انتظار نمی‌رود.                                                                                                    (کُتُب: مهدی مظلوم و مکیال المکارم)

از کوفه ولی مقیم تهران هستیم!!

از دوری تـو غمـین و نــــالان هستیم                وز کرده خود کمـــی! پشیمان هستیم
اصلیـــت مـا را تــو اگر مـــی‌پــرسی               از کوفه، ولی، مقیــم تهـــران هستیم!
ما لشکــری از ســلاح روســــی داریم              در دوز و کلــک رگ ونــــوسی داریم
هر جمــعه که شــد، بیا که ما منتظریم              این هفتـه فقــط نیـا، عروســـی داریم
از جـــور زمانه مـــــا شکـــایت داریم              اندازه کـوه و صخـره حاجــــت داریم
مـــــا مشـکلـمان گرانـی و بی‌کاریست             آقـا به نبـودنت که عـــــادت داریم!...
مـــــا قیـ‌‌ــمت روز ارز را مـی‌دانیـــم              معیـــار بهــای بـورس در تهـــرانیم
فعلاً دو سه روزیست هوا پس شده است              هر روز دعای عهـــــد را مـی‌خوانیـم
صــد موعـظه کن ولــی ز تسلیـم نگـو              از خمس و زکات و ضرب و تقسیم نگو
آقـا! تو بیا ولــی فقــط با یک شـرط...               از آنچــه که ما دوست نداریــــم نگو!

قانون یکطرفه!

بعضی‌ها طرفدار قانونند، ولی نه «همه جا» و «همیشه».

«قانون» هم مثل «عدالت» کلمه شیرین و پرجاذبه‌ای است. وقتی از روی کاغذ به صحنه «اجرا» در می‌آید، گاهی «تلخ» می‌شود و گاهی بد! بعضی‌ها با قانون مثل خیابان‌های «یکطرفه» برخورد می‌کنند. تا وقتی که به «مسیر» شان بخورد، خوشحالند، ولی اگر یکطرفه بودن خیابان بر خلاف مسیرشان بود، اوقاتشان تلخ می‌شود و از اینکه بی‌خود و بی‌جهت راه را بسته‌اند، ناراحت می‌شوند و معترض.

همین «بعضی‌ها» مثلاً‌ نسبت به «پارتی بازی» هم به «نسبیت» معتقدند، ‌وقتی کارشان با پارتی و آشنا پیش می رود اصلاً‌ بهتر از آن نمی‌شود، ‌اما خدا نکند یکجا آشنایی نداشته باشند که کارشان را راه بیاندازد. اینجاست که با دهانی کف کرده،‌ از «مقررات دست و پا گیر» و «قانون خشک» انتقاد می‌کنند.

اگر قانون برای همه یکسان نباشد که قانون نیست! اصلاً «خشکی» و «دست و پاگیری» مقتضای قانون است. ‌از دو نفری که سر و کارشان به محکمه و قاضی و رأی دادگاه می‌افتد،‌ معمولاً‌ یکی خوشحال است و یکی ناراضی و ناراحت. اگر نظرتان نسبت به قاضی و دادگاه و داور،‌ پیش از از اعلام نظر و بعد از آن یکسان بود، یا اگر به سود شما یا به زیان شما رأی صادر شد،‌ هر دو را در یک درجه پذیرفتید،‌ «قانونگرایی» شما نمره‌اش «بیست» است. ولی ... کو؟ کجا؟ امام باقر(علیه السلام) فرمودند: حق را بگو اگر چه به ضرر تو باشد «قُلِ الحَقَّ وَ لَو عَلی نَفسِک».

همان‌ها که دم از قانون می‌زندد اگر جایی قانون جلوی کارشان را بگیرد، یا طبق همان قانون گرفتار شوند، قانون می‌شود ضدّ ارزش و جامعه می‌شود زندان. این همان «قانون یکطرفه» است،‌ عدالت یکطرفه، آزادی یکطرفه،‌ حقوق اجتماعی یکطرفه و ...

همه و همه از این قبیل است بعضی ها تا وقتی اینها را قبول دارند که به نفعشان است، ‌چرا که یک بام و دو هوا؟

بعضی‌ها که تا دیروز «انقلابی» بودند و یک مرتبه «ضد انقلاب» می‌شوند ریشه در همین چیزها دارند. همین که منافعشان به خطر افتاد، می‌شوند «مخالف»، این «صداقت» نیست. (یادم نرفته یه بنده خدایی موقع انتخابش و نمی‌گم برای کجا! «معلوم نشد که چه کسی رو می گم؟!» شعارش این بود ‌«پیامبر فرمودند: مؤمن دروغ نمی‌گوید؛ لا و ا... ، لا و ا... ، لا و ا...» ... مثل همیشه بگذریم هان؟) تغییر منافع نباید معیار و مبنای «تغییر مواضع» باشد.                                                                                                          (همدلی تا همراهی جواد محدثی)

این هم یک طنز نسبتاً مرتبط از نوع سیاست بازیش!:

به گزارش خبرگزاری‌های خیلی معتبر!!، یکی از داوطلبان کنکور پس از رؤیت سؤالات کنکور، خود را نفر اول اعلام کرد و از مسئولان دانشگاه صنعتی شریف خواست تا از هم اکنون برای روز 1 مهر ماه برای او غذای سلف دانشگاه را رزرو نمایند!!

همچنین این داوطلب کنکور اعلام کرد که اگر نفر اول کنکور نشود، قطعاً تقلبی صورت گرفته و باید کنکور از اول و با نظارت اساتیدی از دانشگاه لس‌آنجلس برگزار شود!!

وی همچنین از الآن متن نامه‌ای را به سازمان سنجش آماده انتشار کرده که بدین شرح است:

سازمان شریف سنجش

انا لا ... و انا الیه راجعون

همانطور که پیش‌بینی می شد در کنکور تقلب شد. پس زود کنکور را از اول برگزار کنید؛ اصلاً مگر می شود من مجاز نشوم؟!!!

ضمناً از کلیه کسانی که احساس می‌کنند کنکور بد داده اند، خواهش می‌شود بریزند به خیابان‌ها.

والسلام.

* رئیس سازمان اطلاعات آماری آمریکا نیز دیروز از سر حسن نیّت! در اظهاراتی از این داوطلب کنکور دفاع کرده و از برگزار کنندگان کنکور ایران خواست تا صدای معترضین کنکور را بشنوند!!

* اوباما نیز گفت: ما به دقت همه چیز را می بینیم ـ !!

* بیانیه شماره 107 داوطلب:

مردم شریف ایران تسلیت

ما تا آخرین قطره جوهر خودکار تا ابطال کنکور در کنار مردم خواهیم ماند و از صحنه کنار نخواهیم رفت و از هواداران میلیونی!! خود می‌خواهیم همچنان با این کارها در صحنه باشند:

1-      شبها سوت بزنند  2- صبح ها صبحانه بخورند  3- سینما بروند  4- ساعت 8 شب به بعد، چراغ اتومبیل خود را روشن کنند.               

 والسلام

    **

برای درک بهتر این شعر رجوع کنید به پیام رهبر فرزانه انقلاب(حفظه ا...) (معروف به " اَینَ عَمّار ") که در نشریه شماره 27 نیز آمده است.

دیگر از این همــه نیرنگ به تنـــگ آمده است                        با علـــی لشکر شبرنگ به جنگ آمده است

ظــاهـــراً غـُصــــة میـراث پِیــَــمـبر دارنـد                          تا علـــــی را مگر از مسنـد دیـــن بر دارند
 این چـه فـتـنه است که آفت زده ایمــان‌هـا را؟                        "اَیـنَ عَمـّـــار" که روشـن بکـند جــان‌ها را؟
"اَیـنَ عَمـّـــار" که تبیـیــــن حقـایـــق بکـند؟                       "اَیـنَ عَمـّـــار" که از دست شما دق بکـند؟
 نکـــند بـا شتـــــر معــرکـه همــــراه شـوی!                        نکنـد مثـل "بنــی ‌ســاعده" گمــراه شوی!
  دشمــن این مرتبـه قــرآن سَـرِ نـی خواهد برد                         آنکه مـَـرد است به این مسأله پی خواهد برد
نیزه نیزه است ولـــو بر ســر او قــرآن‌هــــــا                        کفـر کفـری است که بر خواسته از ایمـان‌ها
نیزه نیزه است و در این غائله خون خواهد ریخت                        کفر از این سجدة بی‌ مغز برون خواهد ریخت
شــک نکــن بعد وَلـــی روحِ وِلا خواهد سوخت                        کودکی در کبد کرب و بلا خواهد سوخـت...

 ***

الهی عاقبت محمود گردان


نوشته شده توسط : یکی از اعضای کاروان

ثبت نظرات دوستان [ نظر]



لیست کل یادداشت های این وبلاگ

آژیر خطر!
اعیاد مبارک
وظایف منتظران (حاج اسماعیل دولابی)
درد و دل!!
یا ایها الذین آمَنوا، آمِنوا!!!!
صیقلی کن!
گنجشک و ماه
ویژه نامه شهادت امام رضا(ع)
با او...
شیعه، محرم، غدیر!
نیایش
چه خبر؟!
بلاتکلیفی!
عادت کرده‏ایم ...!
بلیط
[همه عناوین(188)][عناوین آرشیوشده]