سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نشریه شماره 32

چهارشنبه 89 فروردین 11 ساعت 10:33 عصر

نشریه منتظران ظهور _ شماره 32

1/10/1388

یا ربّ الحسین

باذن  ا.. و اذن رسوله و اذن مولانا امیرالمؤمنین و اعوذ با.. من نفسی

مهدویت

سؤال: چرا نام حضرت بقیه ا... (ارواحنا فداه و عجل ا... فرجه) در قرآن کریم نیست؟ مگر شأن و منزلت ایشان از ذوالقرنین و لقمان کمتر است که نام آنها در قرآن آمده ولی نامی از ایشان نیست؟ آیا روش کتاب هدایت این باید باشد که هر چیز که مهمتر است آنرا کمتر بیان فرماید یا به کلی نپردازد و امور کم اهمیت تر را توضیح بیشتر بدهد؟

یکی از جوابهایی که به این سؤال می دهند این است که: آیات زیادی در قرآن هست که وقتی به یکدیگر ضمیمه می شوند و با هم می شوند خصوصیات ظهور حضرت وضوح پیدا می کند. مانند سوره نور آیه 55 یا سوره انبیاء آیه 105. البته جواب را به گونه ای دیگر امیرالمؤمنین(علیه السلام) نیز فرموده اند و اینکه: خداوند می دانست که اگر ائمه را بطور روشن در قرآن معرفی فرماید دشمنان اهل بیت(علیه السلام) به هر وسیله آن را از قرآن حذف می کنند و بلایی که بر سر تورات و انجیل و زبور و دیگر کتب آسمانی قبل آمد و از دست تحریف معاندان و خود خواهان در امان نماند،‌ آن نیز نخواهد بود،‌ لذا خداوند وعده صریح داده اند که قرآن را حفظ می فرماید و مسئله امامت را از این بابت به نحوی بیان فرموده که از راه تدبیر در آیات بدست آید نه به طور واضح.

(حوزه علمیّه اصفهان)

بعضی علل قیام امام حسین (علیه السلام) :

در بیان حقایق تاریخی آنچه که بیشتر از چگونگی رخ داد آن حادثه عظیم حائز اهمیت است چرایی آن می باشد. بنابر این
می بایست علل و ریشه های آن رخداد را برجسته نموده حادثه ها مانند حلقه های زنجیر یکی به دیگری بسته است و نمی توان آن ها را از هم جدا کرد. برای درک این مطلب به سؤالاتی راجع به عاشورا نیاز است تا پاسخی که برای آن ارائه می شود الهام بخش و عبرت جویانه باشد.

·        چه شد اجتماع مسلمانان آن روز در مقابل این حادثه تا آن حد خونسردی و بی اعتنایی نشان داد؟

·        حسین(علیه السلام) و یاران او چه جرمی مرتکب شده بودند که مسلمانان کیفر آن را قتل می دانستند؟

نگاه مرسوم به حادثه عاشورا را که صرفاً‌ عاطفی(شور!) است برای یافتن پاسخ این سؤال ها ناتوان است. بنابر این می بایست با
واقع‌بینی و تحلیل عقلانی(شعور!) به این حادثه نگریست.

·    از همان روز که سقیفه بر پا شد خلافت رسول خدا از موضع خود خارج شد و عدالت به فراموشی نهاد و در همان حد متوقف نماند و آرام آرام بی عدالتی به دیگر شئون زندگی مسلمین نیز راه یافت. در اجرای احکام خدا تبعیض قبیله ای و نژاد را مجاز شناختند.

·    در بهره مندی از بیت المال مسلمین اصل مساوات را نادیده گرفتند. با همه این تبعیض ها دیگر برادری و برابری و
دست‌گیری از مظلوم فراموش گردید. مال و مقام اصالت یافت و مال اندوزی برای صحابه پیامبر(صلی ا.. علیه و آله) و دیگر مسلمانان، اشرافیت مالی را به جای اشرافیت معنوی به همراه آورد و در پی این امر گرایش به راحت طلبی و زندگی آرام در بین مسلمانان رواج یافت و سنت رسول خدا(صلی ا.. علیه و آله) از رونق افتاد و بار دیگر ارزش‌های جاهلیت رواج یافت.

·    استثناء بر عدالت تا آن حد فزونی یافت که عدالت، خود خلاف اصل گردید. مسلمانان سال ها پیش قبل از عاشورا عدالت را سر بریدند. کار مسلمانان به جایی رسید که یزید حکومت اسلامی را در دست گرفت. چاره کار جز به قیام نبود.

·    حسین(علیه السلام) همچون پدرش مرد دین بود. نه مرد سیاست سازشکارانه. دین را همان می دانست که جدش از نخستین روزهای دعوت خود اعلام کرد: اجرای عدالت با گرفتن حقوق ضعیفان از متجاوزان. از نظر او دین در نماز جمعه و خطبه آن که تمام کوشش خطیب صرف می شود تا جمله ها با سجود قافیه ادا گردد خلاصه نمی‌گشت. او دین را سنت خدا می‌دانست که باید در اجتماع مردم جاری باشد. حقیقتی که مسلمانان همواره به یاد آوری آن نیازمندند این است که اگر جزئی بی‌عدالتی در اجتماع پدید آمد و فوری بر طرف نگردید، بی عدالتی های دیگر را یکی پس از دیگری به دنبال خواهد داشت. حسین(علیه السلام) خود، مردم آن روزگار را چنین توصیف نموده بود: «مردم بندگان دنیایند، دین را تا بدانجا خواهانند که دنیا را با آن به سامان رسانند و آنگاه که روز امتحان فرا رسد تنها اندکی از آنان دل در گرو دین دارند.» حسین(علیه السلام) را سرانجام در روز عاشورا، در کربلا به شهادت رساندند. اما حقیقت آن است که آن روزها از همان روز که اساس ظلم را بنیان نهادند در کار کشتن حسین(علیه السلام) بوده اند.  

   (قیام حسین‌(علیه السلام) - دکتر سید جعفر شهیدی)

هویّت:

عمل خارجی هر کس، ‌بازتابی از حالت درونی و شخصیت انسانی اوست.

این که یک فرد،‌ چگونه می اندیشد؟ چه باور ها و معتقداتی دارد؟ تربیت خانوادگی او چگونه است؟ از چه اشخاص،‌کتاب‌ها، فیلم‌ها و داستانهایی تأثیر پذیرفته و چه کسانی در نظر او الگو هستند، ‌تأثیر روشن و حتمی در رفتار اجتماعی او دارد.

می توانیم مجموعه این ها را هویّت بدانیم.

کسانی هم که تحت تأثیر القائات زشت و الگوهای منفی و تفکرات پوچ گرایانه‌اند، نوعی هویّت منفی پیدا می کنند. بی هویّت هم نام دیگری برای آنان است،‌چرا که وقتی شکل گیری شخصیت و هویّت هر کس، ‌مثبت و درست نبود و آنچه که باید باشد نبود، همان بی شخصیتی است،‌ با همان نتیجه!

اعتقادات دینی و باورهای ایمانی، از زلال ترین چشمه هایی است که به یک جوان هویت می بخشد و روحش را سیراب می کند.

برخی روحیّات جمعی و مردم گرا دارند،‌

بعضی هم خصلت فردی و درون گرایانه و انزوا طلبانه.

هویت یاد شده،‌ در همین جا هم نقش خود را ایفا می کند.

آنکه باور مذهبی دارد، ‌در حالتهای تنهایی هم که به ظاهر چشمی مراقب او نیست، تعادل انسانی خود را حفظ می کند، بدی نمی‌کند،‌ سراغ گناه نمی رود، ‌احساس پوچی و بی پناهی ندارد، ‌خود را در ارتباط با جهانی فراتر از محسوسات می یابد و تنها نیست.

ولی یک جوان فاقد ایمان، ‌خلوتی گناه آلود دارد.

در انبار لحظات تنهایی و خلوتش، کالاهای شیطانی انباشته می کند و همیشه دلهره کشف و افشاندن آنها عذابش می دهد.

چون به توبه پذیری خدا هم عقیده ندارد، ‌خیلی زود سرخورده و گرفتار یأس می شود و خود را در بن بست می یابد. این احساس، او را در باتلاق تباهی بیشتر فرو می برد. این است که هویّت را منشأ اثر می دانیم و فقدان شخصیت انسانی یا بی هویّتی را زمینه ساز بروز بسیاری از اختلالات رفتاری و ناهنجاریهای اخلاقی و خلأهای روحی.

شاید یک فرد با ایمان هم،‌ علاقه به خلوت داشته باشد، ولی نه برای ارضای نفس و ارتباطهای مسموم، بلکه برای نجوا با فطرت، نیایش با خدا،‌ تفکر در سرانجام و ... گفتگوی صریح و بی مجادله و صادقانه با خویش.

بحران هویّت، مرحله خطرناکی برای جوانان است.

هر چه هم سرمایه و وقت بگذارید تا در سایه ایمان به یک هویت برسید،‌می ارزد ... گرانبهاتر از آن چیست؟!

(با کمی دخل و تصرّف از کتاب: از همدلی تا همراهی – جواد محدّثی)

**

مباهله:

روزی است که رسول ا... (صلی ا.. علیه و آله) با نصارای نجران مباهله کردند. قرار شد هر کس بزرگان و خویشاوند قوم خود را بیاورد و دست به دعا بردارند تا حق مشخص شود.

نکات فراوان در آیه‌ (آیه 61 سوره آل عمران) که به چند نکته بسنده می کنیم.

1- اصل انجام مباهله به امر خداوند بوده است (فَقُل).

2- نفراتی که در مباهله باید شرکت می کردند، افراد خاصی بودند نه همه افراد (تَعالَوا نَدعُ ...).

3- اولین نفرات شرکت داده شده، پاره‌های، تن یعنی فرزندان بودند (اَبناءَنا و ابناءَکُم).

4- حرمت زن همیشه باید محفوظ بماند و لذا در وسط آمده و دو گروه ابناء و انفس دو طرف آن قرار دارند.

5- پیامبر(صلی ا.. علیه و آله) نیز دارای فرزندان پسر در هنگام مباهله بوده است (ابناءنا).

6- مقصود از انفسنا کسی غیر از رسول ا... است(امیرالمؤمنین(علیه السلام))؛‌زیرا آن حضرت خود دعوت کننده است و معنا ندارد کسی خود را دعوت کند، همانطور که در مجمع البیان آمده است. روایت است نیز در این روز بود که حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) انگشتر خود را به فقیر دادند و آیه ولایت (آیه 55 سوره مائده) در حق ایشان نازل شد.

(برگرفته از کتاب مفاتیح الجنان – آ شیخ عباس قمی /و 110 علی(علیه السلام) در قرآن علی اکبر صاحبی)

**

در بغداد، دزدی را آویخته بودند، «جُنید» رفت و پای او را بوسه داد. از وی سؤال کردند. گفت:‌«هزار رحمت بر او باد، که در کار خود مرد بوده است و چنان این کار را به کمال رسانیده که سر، در سر آن کار باخته است.»    (این مطالب منبع ندارد، ‌لطفاً‌ سؤال نفرمایید!)

                 الهی عاقبت محمود گردان


نوشته شده توسط : یکی از اعضای کاروان

ثبت نظرات دوستان [ نظر]



لیست کل یادداشت های این وبلاگ

آژیر خطر!
اعیاد مبارک
وظایف منتظران (حاج اسماعیل دولابی)
درد و دل!!
یا ایها الذین آمَنوا، آمِنوا!!!!
صیقلی کن!
گنجشک و ماه
ویژه نامه شهادت امام رضا(ع)
با او...
شیعه، محرم، غدیر!
نیایش
چه خبر؟!
بلاتکلیفی!
عادت کرده‏ایم ...!
بلیط
[همه عناوین(188)][عناوین آرشیوشده]