سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نشریه شماره 19

چهارشنبه 89 فروردین 11 ساعت 9:38 عصر

هو الجمیل

باذن  ا... و اذن رسوله و اذن مولانا امیرالمؤمنین

آن کس که در پی آرزوی خویش تازد، مرگ او را پای در آورد.   (نهج البلاغه ، حکمت 19 - امیر المؤمنین(ع))

چرا امام حسین(ع) حجّ خود را نیمه تمام گذاشت و از مکّه در آستانه شروع اعمال حجّ خارج شد؟

شاید تعجب کنید از اینکه چرا این مطلب انتخاب شده  و چرا به جای اینکه از خیلی چیزای دیگه گفته بشه از این موضوع سخن به میان آمده، ... بگذریم ... مثل همیشه!!! سه نقطه رو هم خودتون به سلیقه خودتون پر کنید ... !! و امّا بعد ...

قبل از آنکه به تحلیل تاریخى این پرسش بپردازیم، باید این نکته را متذکر شویم که از دیدگاه فقهى، این سخن مشهور که امام حسین(ع) حجّ خود را نیمه تمام گذاشت، سخن نادرستى است؛ زیرا امام(ع) در روز هشتم ذى حجه «یوم الترویه» از مکّه خارج شد. در حالى‏که اعمال حجّ - که با احرام در مکّه و وقوف در عرفات شروع مى‏شود - از شب نهم ذى حجه آغاز مى‏شود. بنابراین، امام(ع) اصولاً وارد اعمال حج نشده بود، تا آن را نیمه تمام گذارد.

بله، مسلماً آن حضرت در هنگام ورود به مکّه، عمره مفرده انجام داده و چه بسا در طول اقامت چند ماهه خود در مکّه و احتمالاً در فاصله‏هاى مختلف، اقدام به انجام اعمال عمره کرده بود. اما انجام اعمال عمره مفرده، به معناى ورود در اعمال حجّ نمى‏شود. در برخى از روایات تنها از انجام عمره مفرده از سوى امام(ع) سخن به میان آمده است. عن الصادق(ع): «... ان الحسین بن‏على(ع) خرج یوم الترویه الى العراق و کان معتمراً». ر.ک. وسائل الشیعه، کتاب حج، باب 7، ابواب العمره.

از نقطه نظر تاریخى بالاخره این پرسش باقى است که با وجود آنکه یکى از علل انتخاب مکّه، داشتن فرصت مناسب براى تبلیغ دیدگاه خود بود؛ چرا در این شرایط زمانى ویژه - که اوج حضور حاجیان از سرتاسر نقاط مختلف در مکّه، عرفات و منا است و بهترین فرصت تبلیغى براى آن حضرت فراهم آمده است - نابهنگام و به صورت ناگهانى مکّه را ترک کرد؟ به طور خلاصه مى‏توانیم علل این تصمیم ناگهانى را چنین ذکر کنیم:

یک) احتمال خطر جانى‏

از برخى عبارات امام حسین(ع) - که در مقابل دیدگاه شخصیت‏هاى مختلفى که با بیرون رفتن آن حضرت از مکّه و حرکت به سوى کوفه مخالف بودند، ابراز شده - چنین بر مى‏آید که امام(ع) ماندن بیشتر در مکّه را مساوى با بروز خطر جانى براى خود مى‏دانست؛ چنان‏که در جواب ابن عباس مى‏فرماید: «کشته شدن در مکانى دیگر براى من دوست داشتنى‏تر از کشته شدن در مکّه است».ابن کثیر، البدایه و النهایه.

در پاسخ عبدا... بن زبیر نیز فرمود: «به خداوند سوگند! اگر یک وجب خارج از مکّه کشته شوم، براى من دوست داشتنى‏تر است تا آنکه به اندازه یک وجب در داخل مکّه کشته شوم. به خداوند سوگند! اگر من به لانه‏اى از لانه جانوران پناه برم، مرا از آن بیرون خواهند کشید تا آنچه را از من مى‏خواهند، به دست آورند».وقعه الطف. امام(ع) در برخورد با برادر خود محمد حنفیه، به صراحت سخن از قصد ترور یزید در محدوده حرم امن الهى نسبت به جان خود سخن به میان آورد.سید بن طاووس، لهوف. بالاخره در بعضى از متون به صراحت سخن از این مطلب به میان آمده که یزید، عده‏اى را همراه با سلاح‏هاى فراوان براى ترور امام حسین(ع) در مکّه فرستاده بود. همان. به غلط در این متن فرمانده آنان «عمر بن سعد بن ابى وقاص» ذکر شده که در متون دیگر به عمرو بن سعید بن عاص تصحیح شده است.

دو) شکسته نشدن حرمت حَرَم‏

در ادامه برخى از عبارات پیش گفته، تذکّر این نکته از سوى امام حسین(ع) وجود داشت که نمى‏خواهد حرمت حرم امن الهى، با ریخته شدن خون او در آن شکسته شود؛ گرچه در این میان گناه بزرگ از آن قاتلان و جنایتکاران اموى باشد.

آن حضرت این مطلب را در برخورد با عبدا... بن زبیر و به گونه تعریض‏آمیز نسبت به او - که بعدها در مکّه موضع گرفته و لشکریان یزید حرمت حرم را خواهند شکست - به صراحت بیان مى‏دارد. ایشان در جواب ابن زبیر مى‏فرماید:

«پدرم على(ع) براى من نقل کرد که در مکّه قوچى است که به وسیله آن حرمت شهر شکسته مى‏شود و من دوست ندارم که مصداق آن قوچ باشم». ابن اثیر، الکامل فى التاریخ.

سعی میشود از این دست سوالات در برگه های بعدی، اگر قسمت بود و توفیق عنایت شد، آورده شود.

حدیث عشــق تو دیوانه کرده عالم را        به خون نشانده دل دودمان عالم را

غــم تو موهبت کبریاست در دل من       نمی دهم به سرور بهشت این غم را

غبـــار ماتم تو آبـرو به من بخشــید        به عالــمی ندهم این غبـــار ماتم را

به نیم قطــره اشـک محبّتــت ندهم         اگر دهند به دستـــم تمام عـــالم را

به یُمن گریه برای تو روز محشر هم        خموش میکنم از اشک خود جهنم را

اگر بناست دمـی بی تو بگذرد عمـرم        هــزار بار بمیـــرم نبیــنم آن دم را

من و جـدا شدن از کــوی تو خدا نکند       خدا هر آنچه کند از تــو اَم جدا نکند

**

نمی آیی؟؟

ببین عمق وجودم را .. همه عصیان و خود کامیست و نقش خامه ام  ... خامیست!!

نمی آیی؟؟

که مردان هم عصا از کور می دزدند!! محبّت را ببین در دست سارق های خوش سیما!!

نمی آیی؟؟

زنان کالای بازارند ... از خود نیز بیزارند!! ... و مردان در پی کالایی که گو یا خواهران یا مادران شان هستند ... می کاوند دنیا را .... !!!!!

نمی آیی؟؟

ببین پُر گشته از فکر سیاست کفّه دنیا، کسی دیگر برای لاله ای، عشقی، درختی، گیسوی یاری .... نمی خواند!! همه آواز می خوانند بهر سیم و زر هر روز، همچون مرغ دست آموز .. قربانت شوم!! ای عندلیب عشق سودایی ...

نمی آیی؟؟

و لیکن نیک میدانی که درد ما ... همه درد خودیت هاست!! و فقدان تو ... محصول منیّت هاست!! میدانم که میدانی ... و با این درک خوبت نیک میدانم، چه تنهایی ... و تو که روح تن هایی ...

به این دنیای سودایی ... نمی آیی!!!!

دیوان عشـق را یکمین مصرعش علیست         صحرای بی خــــس دل ما مزرعــش علیست
بیتــــی خدا نوشــته به دیــــوان روزگار          یک مصرعش محمّد و یک مصرعش علیست

**

اللهم انی اسئلک بحق محمّد و ال محمّد علیک صل علی محمّد و ال محمّد؛ واجعل النّور فی بصری، والبصیرة فی دینی، والیقین فی قلبی، والاخلاص فی عملی، والسلامة فی نفسی، والسّعة فی رزقی، والشکر لک ابدا ما ابقیتنی

(مفاتیح الجنان، در تعقیبات نماز صبح)

التماس دعا

**

و من ا... التوفیق

یا علی مدد


نوشته شده توسط : یکی از اعضای کاروان

ثبت نظرات دوستان [ نظر]



لیست کل یادداشت های این وبلاگ

آژیر خطر!
اعیاد مبارک
وظایف منتظران (حاج اسماعیل دولابی)
درد و دل!!
یا ایها الذین آمَنوا، آمِنوا!!!!
صیقلی کن!
گنجشک و ماه
ویژه نامه شهادت امام رضا(ع)
با او...
شیعه، محرم، غدیر!
نیایش
چه خبر؟!
بلاتکلیفی!
عادت کرده‏ایم ...!
بلیط
[همه عناوین(188)][عناوین آرشیوشده]