سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نشریه شماره14 قسمت اول

چهارشنبه 89 فروردین 11 ساعت 9:18 عصر

هو الجمیل

باذن  ا... و اذن رسوله و اذن مولانا امیرالمؤمنین

متقین10

امشب آخرین فرازهای خطبه همام رو با هم مرور میکنیم، چهل فراز، و به تعبیری چهل جرعه از اقیانوس معرفت رو کما بیش با هم نوشیدیم، کمترینش اینه که شنیدیم که گفتن: ذکر علی(ع) عبادت است. و اما ادامه خطبه همام (خطبه 193، اوصاف متقین):

 

35.آنچه بدو سپارند تباه نمی گرداند و آنچه به یادش آورند فراموش نمی کند.

* خداوند به شما فرمان می دهد که امانت را به اهلشان بازگردانید و اگر داوری کردید، در میان مردم به عدل حکم کنید. (نساء – 58) و نیز ؛ (مؤمنون – 8)

* و آن را که فاقد راستی و درستی در امانت است، فاقد ایمان است. (امیر المؤمنین(ع) – غررالحکم)

* امانت داری فقط به امور مادی و مالی نیست بلکه فاش کردن اسرار و رازها نیز، نوعی خیانت در امانت است.

 

36) و کسی را به عناوین زشت نمی خواند، کلمات و القاب ناپسند بر زبانش نمیراند و هیچ کس را سزاوار و شایسته ناسزا و ناشایست نمیداند. به همسایه آزار و زیان نمیرساند. در غم دیگران شادی نمیکند. از اندوه دیگران خرسند نمیشود و مصیبت دیگران را نمیخواهد. در مسیر باطل گام نمینهد و از مسیر حق پای نمی لرزاند و منحرف نمیشود.

* هر که حرمت مسلمین را نگاه ندارد و در پی استخفافشان(ضایع کردن) باشد، پرده ایمان خویش را دیریده است.   ( امام صادق(ع) – مصباح الشریعه و مفتاح الحقیقه)

* هر که حکایتی بر ضرر مؤمنی نقل کند و هدفش لکه دار کردن او و ریختن آبروی او باشد تا از چشم مردم بیافتد، خداوند او را از ولایت خود براند . (امام صادق(ع) – اصول کافی)

* اول همسایه و بعد خانه (بی بی حضرت زهرا(س) – بحار الانوار)

 

37) هرگاه در سایه سار سکوت مسکن گزیدند، اندوه و تأسف بر او مستولی نمیشود، آنگاه که لب به خنده تر کند صدایش از محدوده تبسم فراتر نمیرود.

سکوت برخاسته از وظیفه اش، او را بر زمین حسرت و اندوه نمی نشاند و خنده او را به وادی قهقهه نمی کشاند. سکوت برایش غم نمی آورد و خنده مستانه هرگز نمی کند.

* لقمان حکیم به فرزندش اندرز میکند که: پسرم! اگر پنداشتی که کلام نقره است بدان که سکوت طلاست. 

* خداوند متعال(جل جلاله) در شب معراج به پیامبرش چنین میفرماید: ای احمد! هیچ عبادتی نزد من محبوب تر از سکوت و روزه گرفتن نیست. (حدیث قدسی)

* و هم او جل و علی میفرماید: بر تو باد سکوت که همانا آبادترین دلها، دلهای شایستگان و ساکتان است و خرابترین دلها، دلهای آن کسان است که سخنهای بی فایده میگویند.

* ستوده تر و شایسته تر از بلاغت، خاموشی است، آن دم که سخن گفتن سزاوار نیست. (امیرالمؤمنین(ع) – غررالحکم)

* آنچه را که به تو مربوط نمیشود رها کن و مگو آنچه را که ضرورت ندارد و زبانت را نگاهبان باش همچنان که از مال و ثروتت حراست میکنی. (حضرت رحمة للعالمین(ص) – مکارم الاخلاق)

* با سکوت و خاموشی ملازم باش که کمترین نفع آن سلامتی است. (امیرالمؤمنین(ع) – غررالحکم)

* از نشانه های فهم در دین؛ بردباری و دانش و خاموشی است. به راستی که خاموشی دری است از درهای حکمت، خاموشی دوستی       می آورد و دلیل هر خوبی است. (حضرت شمس الشموس، علی بن موسی الرضا(ع) – اصول کافی)

* ابدال آن باشد که گفتن و خوردن و خفتن ایشان به قدر ضرورت باشد. (کیمیای سعادت)

 

38)نفس از او در عذاب و محنت و زحمت است و مردم از او در آسایش و آرامش و راحت. اژدهای نفس را به زنجیر کشیده است تا مردمان از گزند آن در امان بمانند.

 عذاب نفس را از برای آخرت می خواهد و مردم را از خویش به آسایش می رساند. در به زندان کشیدن نفس، راحت آخرت و آسایش مردم را می طلبد.

* به درستی که دنیا خانه تعب و فناست و تغییرات و عبرتها و جایگاه فتنه است و محنت. (امیرالمؤمنین(ع) – غررالحکم)

* بسیاری دنیا کمی است و عزت آن خواری و آرایشهای آن گمراه کننده و بخششهای آن فتنه. (امیرالمؤمنین(ع) – غررالحکم)

* حضرت جبرئیل امین(ع) از نوح(ع) پرسید: دنیا را چگونه یافتی با این عمر دراز؟ گفت: چون خانه ای که دو در دارد. به یکی اندر شدم و به دیگری بیرون شدم. (کیمیای سعادت)

* دنیا بازار زیان است. (امیرالمؤمنین(ع) – غررالحکم)

* دنیا به صورتی می ماند که سر او کبر و چشم او حرص و گوش او طمع و زبان او ریا و دست او شهوت و پای او عجب و دل او غفلت و رنگ او فناء و حاصل او زوال است. (امام صادق(ع) – مصباح الشریعه و مفتاح الحقیقه)

* سودمند کسی است که دنیا را به آخرت بفروشد. (امیرالمؤمنین(ع) – غررالحکم)

* تو برای آخرت آفریده شده ای پس برای آن عمل کن. (امیرالمؤمنین(ع) – غررالحکم)

* امروز میدان عمل است و حساب نیست و فردا تنها حساب است و مجال نیست. (امیرالمؤمنین(ع) – غررالحکم)

* والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا و ان ا... لمع المحسنین.

آنان که در راه ما جهاد کنند، ما راههای هدایت خویش را بدیشان بنماییم و خداوند با نیکوکاران است. (سوره عنکبوت)

 

39) از هر که دوری گزیند سببش زهد است و بی رغبتی به دنیا، و با هر که نزدیکی جوید انگیزه اش لطف و رحمت است و خوشخویی و محبت. دوری اش نه از سر کبر است و نزدیکی اش نه از روی خدعه و مکر.

نه تنها فکر و ذکرش، گفتار و رفتارش که محبت و رأفت و بغض و کینه اش نیز از برای خدا و بر اساس رضایت اوست. سفره خالصانه رأفت برای آن کس می گسترد که بر خوان عشق خداوند روزی محبت می خورند و پشت بی مهری به آن کس می کند که روی از خداوند گردانده باشد.

* حضرت باری تعالی(جل جلاله) به حضرت موسی بن عمران(ع) وحی کرد که: آیا هرگز عملی برای من بجا آورده ای؟

 موسی(ع) عرض کرد: پروردگارا من نمازم را برای تو بجا آوردم. روزه را برای تو گرفتم. صدقه را برای تو دادم و ذکر تو را نمودم.

خداوند فرمود: نماز برهان و حجت توست، روزه سپر تو و صدقه سایبان تو و یاد من نور است از برای تو؛ پس کدام عمل را برای من بجا  آورده ای؟

موسی(ع) عرض کرد: خداوندا! مرا بدان عمل که برای تو باشد راهنمایی کن.

خداوند فرمود: آیا برای من با کسی دوستی و برای من با کسی دشمنی کرده ای هرگز؟ (حدیث قدسی)

 

40) سخن حضرت به اینجا که رسید ، همام صیهه کشید ، فرو افتاد و بر نخاست.

حضرت مولی الموحدین، علی(ع) فرمودند: به خدا که از همین می ترسیدم.

و سپس فرمودند: نصایح و مواعظ درست و کامل با اهلش چنین می کند.

یکی گفت: ای امیر مؤمنان تو چگونه ای؟

حضرت فرمودند: ویحک! وای بر تو! هر اجلی را وقتی است که از آن نمی گذرد و سببی است که از آن تجاوز نمی کند، پس تند مرو، بایست، دم فرو بند و دیگر لب به سخنی چنین تر مکن.

* همام ابتدا در آب چشمه دست و روی شست و جرعه ای نوشید. پس آنگاه دل به آب سپرد و به تغسیل(غسل دادن) جان در زلال چشمه نشست.

* جرقه ای از آن خورشید با بال این پرنده بلند پرواز گرفت و خاکسترش کرد.

* آن که زبان به اعتراض گشود مهم نیست که عبد ا... بن کواه باشد از خوارج یا هر کس دیگر، مهم جهالت حاکم بر زمان علی است و از آن مهمتر مظلومیت علی است در ناشناخته ماندن آن روز و امروز و همیشه علی.

* خطبة شقشقیه را تیغ جهالت کدام کلام برید و تاریخ را به ناکامی کشید؟

* در قبال معجزه «سلونی قبل ان تفقدونی»، (بپرسید از من قبل از اینکه از دست دهید مرا) چه رخ نمود؟

جز همان سؤال که راویان از آن به شرم یاد کرده اند؟

چه کسانی آفرینش و تاریخ را از این چشمه بی نصیب کرده اند؟

و علی چه بگوید؟ چه کند با این ظلمت محض. دست کمیل را بگیرد به بیابان بکشاند و با او راز دل بگوید؟ یا سر در چاه فرو کند و خون دل به آب چاه بشوید ؟

علی چه بگوید در مقابل این سؤال؟

بگوید ای تیره جان سیاه دل! بـــِـنا عُرف ا... و بنا عبد ا...

 


نوشته شده توسط : یکی از اعضای کاروان

ثبت نظرات دوستان [ نظر]



لیست کل یادداشت های این وبلاگ

آژیر خطر!
اعیاد مبارک
وظایف منتظران (حاج اسماعیل دولابی)
درد و دل!!
یا ایها الذین آمَنوا، آمِنوا!!!!
صیقلی کن!
گنجشک و ماه
ویژه نامه شهادت امام رضا(ع)
با او...
شیعه، محرم، غدیر!
نیایش
چه خبر؟!
بلاتکلیفی!
عادت کرده‏ایم ...!
بلیط
[همه عناوین(188)][عناوین آرشیوشده]