سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نشریه شماره 10

چهارشنبه 89 فروردین 11 ساعت 9:15 عصر

هو الجمیل

متقین6

ادامه خطبه همام (خطبه 193، اوصاف متقین):

 

??. فهم حانون علی اوساطهم ، مفترشون لجباههم و اکفهم و رکبهم و اطراف اقدامهم ، یطلبون الی الله تعالی فی فکاک رقابهم.

 در مقابل خدای خویش قد خم می کنند و می شکنند، بال می گسترند و پیشانی دل بر خاک بارگاه عزتش می سایند.

    متقین را فکر و ذکر، توأم به اینجا میرساند که «ربنا ما خلقت هذا باطلا » و وقتی بر محراب این جهان بینی در می آیند و هدفداری ذره ذره آفرینش و عظمت جای جای خلقت را پی می برند و به خویش و مسئولیت خویش و کِـشته خویش در این دار بلا مینگرند، فریاد بر    می آرند که : « فقنا عذاب النار»

 روز پرهیزکاران

 

??. و اما النهار فحلماء علماء ابرار اتقیاء

و روزها عالمان بردبارند، صبوران دانشمند، دانندگان حلیم، نیکان پرهزکار و خوبان تقوا پیشه.

ان افضل اخلاق الرجال الحلم: (ارزشمندترین خوی  و خصلت مردان، حلم است)

جمال الرجل حلمه: (زیبایی مرد حلم اوست)

لا خیر فی عقل لا یقارنه حلم: (عقلی که همراه و مقارن با حلم نباشد، خیری در آن نیست)

حلم و صبر: حلم بیشتر شیوه صحیح مدارا و برخورد با مردم است و همیشه قرین و ملزوم علم است.

 

??) فمن علامه احدهم: انک تری له قوه فی دین و حزما فی لین و ایمانا فی یقین.

و از نشانه های یکیشان این که: او را در امر دین محکم و استوار و توانا می‌بینی و در نرمی و خوشخویی درو اندیش و عاقبت نگر و در ایمان  یقین مند و باور آکنده.

خداوند دنیا را به هر کس که دوست بدارد یا ندارد می‌بخشد ولی دین را جز به آن که دوستش دارد نمی‌بخشد.      (غررالحکم - ج?)

ایمان اوج دین است.

هرکه دینش قوی باشد یقین میکند به جزا و رضایتمندانه دل میسپرد به جایگاه‌های تقدیر  و قضا       (غرالحکم - ج?)

 حضرت ختمی مرتبت(ص) در مقام حضرت عیسی(ع) میفرمایند که : اگر عیسی کمی یقینش بیشتر میبود قطعا میتوانست علاوه بر راه رفتن روی آب روی هوا نیز راه رود.     (مصباح الشریعه و مفتاح الحقیقه)

امام صادق(ع) میفرمایند : حد توکل یقین و حد یقین این است که با وجود خدا از هیچ چیز نهراسی.      (اصول کافی ج?)

 

??) و حرصا فی علم و علما فی حلم

حریص در علمند و علیم در حلم . نه فقط طالبند که جستجوگرند و معتقدند در کسب آن آزمند و حریصند.

آن علم که رسول اکرم(ص) به کرات بر آن تأکید  فرمودند، علم تقوی و یقین است، علم مبدأ و معاد است، علم حق و باطل است و علم به احکام شرع       (امام صادق (ع)  (مصباح الشریعه و مفتاح الحقیقه)

 

??) و قصدا فی غنی و خشوعا فی عباده و تجملا فی فاقه و صبرا فی شده

میانه رو هستند در عین توانگری و خاشعند در عبادت و بندگی و آراسته‌اند در فقر و درماندگی و شکیبا و صبورند در معصیت و سختی و بیچارگی.

اجر صابران از اندازه بیرون است.   ( زمر ـ ?? ) و ( فرقان‌ـ?? ؛‌ مؤمنون‌ـ??? ؛ انسان‌ـ?? ؛ قصص‌ـ?? ؛ بقره‌ـ??? و ??? )

صبر بر دوگونه است: صبر بر آنچه خوش نمیداری و صبر بر آنچه دوست داری؛ اما برترین صبر، صبر از دوست داشتنی هاست. ( امیر المؤمنین(ع))

 

**

 

باز هم بهانه

شب است، شب است یا درد است نمیدانم ...

 فقط میدانم اشک از چشم فرزندان فاطمه خشک نمیشود، فقط میدانم علی تنها میشود، تنهای تنها، فقط میدانم زین پس این بار غم را علی .. امیر مومنان .. باید به تنهایی بر دوش جان بگذارد و ... و کجا برود؟

دلیر میدان های نبرد چه شکسته مینگرد ... به چه فکر میکند؟ به روزهایی که گذشت ... یا به روزهایی که باید بگذراند؟ 

مرهم دردهایش ... آه، چه کند بی او؟ میداند که میرود ... میداند که فردا خورشید وقتی طلوع میکند که دیگر فاطمه نیست، دیگر نیست ...

و فاطمه، گل سر سبد زنان ...... باید برود .. .باید علی را تنها بگذارد و برود .... چه رفتنی

انگار دردهای تنش را یادش رفته،

یک لحظه یاد پدر میکند و شوق رفتن میگیرد، و یک لحظه یاد همسر و فرزندان میکند و رفتنش کند میشود ...

امشب در خانه اش غم فریاد کنان تا آسمان میرود و برمیگردد،

یا فاطمه الزهرا، محبوبه ی علی، به کجا چنین شتابان؟ زخم های دلت را مرتضی میداند ...

دل خسته و بشکسته ات را برمیداری و میروی؟ از کنار مرتضی میروی؟ به کنار مصطفی میروی؟

فرزندان نازنینت امشب را هیچ گاهی از یاد نمیبرند ... هیچ لحظه ای

سفارش به زینب .. .به حسن .. .به حسین، و در تمام این لحظات دلت با علی است، که سکوتش بر دلت ضربه های کاری میزند

بی شک امشب گلوگاه عشق را بوسیدی، برای آخرین بار

خداحافظی هایت تا ابد طعم تلخ بی تو بودن را در کام علی و فرزندانت میریزد،

و دیگر زین پس خانه ی علی بی تو صفایی ندارد،

فقط نمیدانم علی .. امیرمومنان ... چگونه تو را در میان قبر گذاشت، و رفت ...  امشب علی بی تو چه کند؟

یاد خداحافظی های علی می افتم، آن شب که با مدینه، با شهر بی فاطمه اش خداحافظی میکرد:

 

خداحافظ ای بیت الاحزان یار      خداحافظ ای قبــر پنهان یار

خداحافظ ای شهر بـی فاطمه      شده عمر غم های من خاتمه

اگه توفیق بود هفته بعد در مورد فدک میخونیم ... التماس دعا

**

شکوائیه ...

کیســتم من؟ ای که در هـر روز و شب     مـی کـنی از حـق ظـهورم را طـلب
کیســتم من؟ لاف عشــقم مـی زنی      نام مـن بر لــوح  قلبت می زنـــی
کیســتم من؟ ساعتـی با مـن خوشی      ساعتـی با نفــس اهــریمن خوشی
کیســتم من؟ ای بـه حقــم ناشناس       با تـو هســتم ای همیـشه نا سپاس
بارهـــا در غـــصــه ام انداخــتی       بارهـا دیـدی مــرا نـشناخـــتی
بارهـــا دیــدم تو را کـردم ســلام      تــو جـوابم را نـدادی یـک کــلام
بارهـــا دیــدم که در هــر انـجمن       مســت ابــیات منــی غافـل زمن
بارهـــا دیــــدم گنــه کـاری تـو       گریـه کــردم بر تبـــه کــاری تو
بارهـــا با هـر گنــاه و هــر بــدی      آمــدی سیــلی به روی مــن زدی
بس کنم من دیگر این گفت و شنـــود        عقـده بـود و در گلـویم مانـده بود
هر چه بود ایــــام آن دوران گذشــت       هرچه کردی هر چه بودی آن گذشت
حالیـــا از نـو عـــمل آغـــاز کــن       بـاب عشــق دیـگری را بــاز کـن
نیـسـتی تنــها تو در فــکر فـــرج       روز و شــب باشـد مرا ذکـر فــرج

 

**

و من ا... التوفیق

یا علی مدد


نوشته شده توسط : یکی از اعضای کاروان

ثبت نظرات دوستان [ نظر]



لیست کل یادداشت های این وبلاگ

آژیر خطر!
اعیاد مبارک
وظایف منتظران (حاج اسماعیل دولابی)
درد و دل!!
یا ایها الذین آمَنوا، آمِنوا!!!!
صیقلی کن!
گنجشک و ماه
ویژه نامه شهادت امام رضا(ع)
با او...
شیعه، محرم، غدیر!
نیایش
چه خبر؟!
بلاتکلیفی!
عادت کرده‏ایم ...!
بلیط
[همه عناوین(188)][عناوین آرشیوشده]