يا ستارالعيوب
سلامدر ابتدا از شما تکشر ميکنم که اين وبلاگ را اداره ميکنيد که همه(من و شما) بتوانيم از مطالب اين وبلاگ استفاده کنيم.بنده با مشق شما موافقم و ممنون که اين مسئله را مطرح کرديد! پيشنهاد ميدهم درباره اشکالات موجود بيشتر صحبت شود تا شايد بتوان از نظرات ديگران استفاده کرد.درباره اين که مطالب نشريه کارايي دارد يا ندارد؛ فرض بر اين ميگيريم که در نظر سنجي موافق کارايي بودن نشريه باشند,خوب..! قرار است ادامه پيدا کند؟ باشه اين هم ادامه پيدا کرد و به قولي از پول بيت المال استفاده شد... آيا واقعا کارايي داشته؟ تابحال شده بعد از نظر سنجي (با رأي اکثريت،تأييد نشريه) يه تحقيق کلي صورت بگيرد! مبني بر اينکه آيا در عمل هم کارايي داشته يا فقط اطلاعات افراد افزوده شده... خط1: لابد الان ميگيد وظيفه ما اين هست که کار را انجام دهيم.زياد به نتيجه فکر نکنيم"سخن يکي از مسئولين کاروان" واقعا اين طور هست؟ نتيجه مهم نيست! به گمانم بيشتر از 2سال است که اين نشريه ها در کاروان توضيع ميشود، بياييم از مسئول کاروان تا راننده اتوبوس و در ادامه افراد خارج از کاروان و مهمتر از اين خود خود خدمون نگاهي بياندازيم که آيا چقدر اين حرف ها بر ما اثر گذاشته و چقدر بر انجام آن استواريم...مطالبي که در نشريه نوشته ميشود واقعا گوهري در کاروان هست... آيا چقدر قدر اين گوهر را دانسته ايم! چقدر از زيبايي آن لذت برده ايم و به آن نازيده ايم!!!! اين مطالب همان سخنان ائمه و شهداي ماست... مگر ما نميگوئيم که پا رکاب آنهاييم....نزديک به 21 حکمت از نهج البلاغه در نشريه ذکر شده...بيشترين آنها فقط فقط يک خط است...آيا بنده اي که ادعاي ولايت ميکنم چند تا از اين 21 حکمت را خوانده و به آن عمل کردم...از نويسنده(حق جو) عذر خواهي ميکنم...نميگم استخوان در گلو، بايد بگم آتشي که در دل است... که دل را ميسوزاند؛ اين مطلب براي شما "وقتي مديري در مجموعه اي مديريت ميکند در واقع الگويي براي کارکنان است"چقدر مدير موفقي بوده اند!(بوده ام!)در همين جا بسنده کنم.بصيرت در همه امر واجب است،بصير بدون را ياد بگيريم.
يا علي